چکیده:
اخلاقیات درونی قانون عنوان هشت اصلی است که ایدهی حاکمیت قانون را در اندیشه لون فولر بیان میدارد. بر اساس این اندیشه، اطلاق عنوان قانون بر یک پدیدار، مشروط به گذراندن آزمونی است که توسط اصول مذکور ترتیبدادهشدهاست؛ بهگونهای که میتوان گفت در غیاب این اصول، نه تنها دارای نظامحقوقی خوبی نیستیم، بلکه اصولاً فاقد نظامحقوقی خواهیمبود. از منظر فولر، اخلاقیات درونی قانون موجبات تحدید انواع بی عدالتی های حکومت را فراهممیسازند. این اصول به نظامحقوقی کمک میکند تا براساس ارزشهایِاخلاقیِ روابط متقابل میان شهروندان و حاکمان، روابطسیاسی بین ایشان را سازماندهی کرده و از خلال آن، احترام به خودآئینی افراد را - به عنوان فاعلان خودمختار و پاسخگو - تأمین نمایند. اخلاقیات درونی قانون ضمن بیطرفی نسبت به انواع اهداف ماهوی قانون، با بیعدالتی و اهداف نامطلوب قابل جمع نبوده و فضیلتی اخلاقی و غیرآلی می باشند که بر بنیاد آنها میتوان ضرورت ارتباط میان قانون و اخلاق ماهوی را توجیهنمود.
خلاصه ماشینی:
٢. براي توضيح بيشتر نک : بيکس ، برايان ، فرهنگ نظرية حقوقي ، ترجمه محمد راسخ ، تهـران : نشـر نـي ، ١٣٨٩، صص ٢٦٦-٢٦٤؛ قاري سيدفاطمي ، محمد، حقوق بشر در جهان معاصر، دفتر يکم ، درآمدي بر مباحـث نظـري : مفاهيم ، مباني ، قلمرو و منابع ، تهـران : مؤسسـه مطالعـات و پـژوهش هـاي حقـوقي شـهردانش ، ١٣٩٣، ص ١٢٨؛ جعفري تبار، حسن ، فلسفه تفسيري حقوق ، تهران : انتشارات شرکت سهامي انتشار،١٣٨٨ ، صص ٨٠-٧٨.
»١ اين درحالي است که به اعتقاد فولر، اخلاق دروني قانون دربردارنـدة نتايج پرباري بوده ، مبنايي براي ايجـاد ارتبـاط ضـروري ميـان قـانون و اخـلاق مـاهوي فـراهم مي آورد٢ و ميزان پيروي از اصول حاکميت قانون فولري سنجة اعتبار نظام حقوقي مي باشد.
٤ او در برابر اين ادعاي منتقدان کـه يـک رژيـم مي تواند قوانين بدي وضع کند، اما همچنان از اخلاقيات دروني قانون تبعيت کند، اظهار مـي دارد: «نمي تواند باورکند پذيرش الزامات دروني قانون به همان اندازه در توافق بـا يـک نظـام حقـوقي نامطلوب باشد که در توافق با يک نظام حقوقي مطلوب است .
Murphy, “Lon Fuller and the Moral Value of the Rule of Law”, Op. cit, p.
Murphy, “Lon Fuller and the Moral Value of the Rule of Law”, Op. cit, p.
“Lon Fuller and the Moral Value of the Rule of Law”, Law and Philosophy 24 (2005): 239-262.
“Lon Fuller and the Moral Value of the Rule of Law”, Law and Philosophy 24 (2005): 239-262.