چکیده:
در دوره صفویه، هرچند روابط ایران با اروپا عمدتا دوستانه بود، همیشه نوعی بدبینی و سوءظن نسبت
به اروپایی ها وجود داشت. این بدبینی نتیجه عوامل متعددی بود. کمبود اطلاعات در مورد اروپا،
برخورداری اروپایی ها از سلاح های پیشرفته تر و کشتی های جنگی، تبلیغات میسیونرهای مسیحی و
سودجویی کمپانی های اروپایی باعث شد در مورد اهداف واقعی آنها همواره شک و تردید وجود داشته
باشد. درنتیجه، تمام اروپایی ها و حتی سفرا در معرض اتهام جاسوسی و توطئه بودند. با گذر زمان، شک
و بدبینی در مورد اروپایی ها تشدید شد و با عیان شدن ضعف و انحطاط دولت صفویه و عثمانی ها، این
نگرانی شکل جد یتری به خود گرفت. این بدبینی باعث شد کمپانی های هلندی و انگلیسی در واقعه
سقوط اصفهان به همکاری با افغان متهم شوند. در دوره افشاریه و زندیه نیز اروپایی ها مورد سوءظن بودند
تا این که در دوره قاجاریه، بدبینی و نگرانی در مورد اهداف اروپایی ها در ایران شکل جد یتری به خود
گرفت و به شکل گیری تئوری توهم توطئه منجر شد.
این پژوهش بر آن است تا استفاده از روش تاریخی علل و عوامل بدبینی ایرانی ها نسبت به اروپایی ها
و نتایج آن از دوره صفویه تا قاجار را بررسی کند.
خلاصه ماشینی:
ایـن روابـط در زمـان ش ـاهعباس اول ( حکومـت:996-1038ق) اهمیـت بیشـتری یافـت، زیـرا وی نه تنهـا بـه شـکل گسـترده ای تـلاش کـرد دول اروپایـی را وادار کنـد بـا ایـران علیـه عثمانیهـا وارد جنـگ شـوند بلکـه، قصـد داشـت روابـط تجـاری بـا اروپـا را گسـترش دهـد.
کماطلاعـی ایرانیهـا از اروپـا، اولیـن عاملـی بـود کـه باعـث شـد ایرانی هـا همـواره بـا اروپاییهـا بـا شـک و تردیـد برخـورد کننـد، شـاردن(Chardin ) مینویسـد :« اغلـب بـزرگان معتقدنـد کـه فرنگیـان در جزیـره کوچکـی واقـع در دریـای شـمال زندگـی میکننـد، و چـون جزیـره مسـکونی ایشـان فاقـد هرگونـه نعمـت اسـت بـرای دس ـتیابی بـه انـواع نعمتـی کـه از داشـتن آنهـا محرومانـد بـه اطـراف جهـان پراکنـده می شـوند مگـر بـه نعمـت و دولـت برسـند».
بـرای جلوگیـری از تغییـر دیـن مسـلمانان، دلایـل مذهبـی کافـی وجـود داشـت، امـا در مـورد ارامنـه دلیـل نگرانـی دولـت ایـن بـود کـه بـا تغییـر مذهـب ارامنـه، اروپاییهـا جـای پـای محکمـی در ایـران بـه دسـت آورنـد و ایـن مسـئله موقعیـت دولـت صفویـه را متزلـزل کنـد.
طرح هـای نـاکام اتحـاد ایـران و اروپـا علیـه عثمانی هـا نیـز در ایجـاد بی اعتمـادی و بدبینـی نسـبت بـه اروپایی هـا تأثیـر زیـادی داشـت، زیـرا باوجوداینکـه دولتهـای اروپایـی بارهـا خواسـتار انجـام حمـلات مشـترک علیـه عثمانـی شـدند، هی ـچگاه در ایـن زمینـه اقـدام نکردنـد و کار به جایـی رسـید کـه شـاه عباس اول آنهـا را دروغ گـو خوانـد.
در همیـن زمـان، در شـهر اصفهـان شـایع شـد کـه ایرانی هـا نسـبت بـه انگلیس ـیها بدبیـن ش ـدهاند، زیـرا گفتـه میشـد کـه انگلیسـی ها از طریـق یـک اروپایـی بـا محمـود افغـان مکاتبـه می کننـد و مقـداری نارنجـک دسـتی بـرای او فرس ـتادهاند (همـان،161-162).