چکیده:
بررسی و شناخت کنشهای رفتاری در سدههای اخیر همواره موضوع بحث اندیشمندان مختلف بوده است و اینکه چرا انسانها به دیگران اهمیت میدهند و به دستگیری از دیگران روی میآورند؛ مایه و منشاء طرح این پرسش شده است که انگیزه و هدف نهایی اینگونه رفتارها چیست؟ در این میان، خودگرایان انگیزه تمامی رفتارهای خیرخواهانه انسان را کسب منفعت شخصی میپندارند و در مقابل، دیگرخواهان/ دیگرگرایان بر این باوراند که انسان قادر به انجام کارهایی است که هدف نهایی آن تامین آسایش و رفاه دیگری است. در دهههای اخیر، دنیل بتسون - روانشناس دیگرگرای معاصر- با تاکید و تمرکز بر ویژگی همدلی و رفتارهای خیرخواهانهٔ انسانها، ضمن به چالش کشیدن ادعاهای خودگرایان، از نوعی دگرخواهی روانشناختی حمایت کرده است. بنا به ادعا و اذعان او، احساس نگرانی همدلانه برای دیگری، به ایجاد یک انگیزهٔ دگرخواهانه برای کمک و تامین رفاه دیگری خواهد انجامید. بتسون با روش تحصلّی، کوشیده تا فرضیهاش را از طریق آزمایش دقیق تجربی اثبات کند. فرضیهٔ تجربی دگرخواهی ۔ همدلی بتسون ناظر به نوعی انگیزش است؛ نه عمل و لزوما به فعل اخلاقی نمیانجامد، اما یکی از الزامات جامعه نیک است. در این مقاله، با رویکرد توصیفی ۔ تحلیلی، ضمن بررسی رابطه همدلی و دگرخواهی، به تبیین و تحلیل دیدگاه بتسون پرداخته شده است.
خلاصه ماشینی:
از نظر او، احســاس نگرانی همدلانه برای فرد نیازمند ایجاد انگیزٔه دگرخواهی با هدف تأمین رفاه دیگری ، منجر خواهد شــد.
بتسون به این اشکال ، پاسخ میدهد که اگر چنین اســت ، پس انگیزه کمک کردن به دیگری، نه دگرخواهانه اســت و نه خودگرایانه ؛ درحالی که طبق تعریف دگرخواهی و خودگرایی هدف نهایی از افزایش رفاه در هر کدام با دیگری تفاوت دارد و پذیرش وحدت خود و دیگری ســبب بیمعنا شــدن تعاریف آن دو میشــود؛ چرا که فرض شده است شخصی که برای رفاه دیگری برانگیخته میشود، شخصی مستقل از دیگری است .
براساس خودگرایی، تنها چیزی که در تقابل با خیر جمعی قرار میگیرد منفعت شخصیاست و افراد وقتی در دو راهی انتخاب بین منفعت خود و خیر عام قرار گیرند، خود را برمیگزینند، اما بر ✺ مبنای فرضیۀ بتسون ، خیر دیگری نیز در تضاد با خیرجمعی قرار میگیرد و در دوراهیهای اجتماعی که فرد ناگزیر به انتخاب نفع خود، جامعه یا دیگری است ، اگر حس همدلانه وجود داشته باشد، در هنگام اختصــاص منابع قطعا نفع خود را نادیده می انگارد، اما نفع کل جامعه یا گروه را نیز مد نظر قرار نمی دهد و صرفا منفعت کسی / کسانی را لحاظ میکند که به آن ها حس همدلی دارد و برایشان ارزش قائل است و این گونه بر ضد خیر جمعی به پا میخیزد.