چکیده:
بهرغم تصور اولیه، نوشتههایی که در دورۀ قاجار به فلسفههای جدید پرداختهاند اندکاند. از میان این نوشتهها، تنها کتابی که بهقصد آموزش فراهمآمده دورۀ اصول حکمت فلسفه نام دارد که نسخۀ خطی آن بهدست ما رسیده است. این متن در اصل ترجمهای است به قلم میرزاعبدالغفار نجمالدوله به فارسی از یک کتاب درسی فرانسوی. احتمالاً او کتاب را بهطور خاص برای تدریس در مدرسۀ دارالفنون ترجمه کردهباشد؛ هرچند اطلاعی در اینباره در دست نیست. اما نسخۀ فرانسوی کتابی است مفصل که برای دانشآموان سال آخر دبیرستان نوشته شده بود و مترجم فقط بخشهای ابتدایی آن را ترجمه کردهاست. نجمالدوله ــ همچون اغلب مترجمان آثار فلسفی در دورۀ قاجارــ آشنایی چندانی با فلسفه نداشتهاست؛ چنانکه خود نیز بدان تصریح دارد. این مقاله در نظر دارد ضمن معرفی این ترجمه، با رجوع به متن موجود و مطابقت آن با کتاب فرانسوی بهاجمال به دیدگاه مترجمِ آن بپردازد.
خلاصه ماشینی:
مقدمه گزارش هاي برجايمانده از دورٔە قاجار نشان ميدهند که مجالس درس فلسفه در شهرهاي بزرگ ايران برقرار بوده (از جمله نکـ : گوبينو، ص ٩٠) و فيلسوفان سنتي، که عمدتا حکما خوانده ميشدند، مورد عنايت و حمايت شاه قرار داشته اند؛ چنان که فتحعليشاه در اوايل اين دوره از ملاعلي نوري، شارح فلسفۀ ملاصدرا، دعوت کرد که مجلس درس خود را از اصفهان به تهران منتقل کند؛ هرچند او با عذر پيري از اين امر امتناع کرد و شاگرد مبرزش ملاعبدالله زنوزي را در ١٢٣٧ق به جاي خود به پايتخت فرستاد (نصر، ص ٧۵٠).
و بعد از اتمام آن طبعا مقام الحاق دو فن عملي است که منطق باشد و اخلاق ؛ و اما منطق مقدم شود بر اخلاق ، از آنجهة که بايد اول قؤە ادراک را روشن نمود تا اراده را عاقلانه تربيت کند و پيش برد (نجم الدوله ، ١٣٠٨ق ، ص ۴٢؛ براي متن فرانسه ، نکـ : بارب ، ١٨٧٢، ص ١۶‐١٧).
کوزن و فلسفۀ اکلکتيسم اکنون براي ما کم يابيش ناشناخته است ، اما از قضا نام او و فلسفه اش بازتاب هايي در آثار نويسندگان و مترجمان دورٔە قاجار داشته است ؛٤ براي نمونه ، ميتوانيم به نقل قول هاي ميرزاخليل خان ثقفي (١٣٢٣ش /١٣۶٣ق ‐١٢٧٩ق ) از او در نوشته اش در بارٔە زمان و مکان (١٣٠٩ق )، يا به تقسيم بندياي که ميرزا آقاخان کرماني در کتاب حکمت نظري از حکماي جديد اروپا ذکر ميکند اشاره کنيم .