چکیده:
این پژوهش با هدف دستیابی به اصول هویت بخش به بافت مرکزی شهرها، پس از بررسی مبانی نظری مربوط به موضوع پژوهش که مفاهیم کلی هویت و مرکز شهری را شامل میشود، وضع موجود محدودهی مرکزی شهر بهشهر را، به کمک منابع کتابخانهای و مطالعات میدانی (شامل پرسشنامه، مصاحبه سازمانیافته و مشاهده فردی)، بررسی کرده است. تحلیل اطلاعات با استفاده از تکنیک سوات انجام گرفته است. براین اساس روش انجام پژوهش توصیفی مطالعه موردی است.
منطبق با نتایج بهدست آمده، به منظور طراحی هویتساز در بافت مرکزی شهر ضروری است، ضمن شناسایی بافت در ابعاد کالبدی، عملکردی و ادراکی اجتماعی، آشنایی با نظرات مردم در سه گروه ساکنان، شاغلان و استفادهکنندگان فضا، دو مولفهی تشخص فضا و این همانی مخاطب با فضا، بهعنوان اهداف کلان طراحی انتخاب شده و راهکار و گزینههای طراحی به منظور دستیابی به این دو هدف کلی و منطبق با ویژگیهای اصلی یک مرکز شهری ارائه شود.
خلاصه ماشینی:
سؤالات پژوهش - سؤال اصلی مهم ترین راهکارهای طراحی، به منظور هویت بخشیدن به بافت مرکـزی شـهر بهشـهر کدام است ؟ - سؤالات فرعی ١- اصول طراحی مراکز شهری موفق چیست ؟ ٢- چگونه میتوان هویت مثبت را در یک بافت شهری تقویت کرد؟ ٣- نقاط قوت و ضعف هویت در بافت مرکزی شهر بهشهر کدامند ؟ تعاریف و مفاهیم - مفهوم و گستره ی معنایی مرکز شهر در طول تاریخ ، مرکز شهر معانی و مفاهیم متفاوتی داشـته اسـت ؛ از مفـاهیم سیاسـی و اقتصادی گرفته تا مفاهیم اجتماعی، فرهنگی و کالبدی ـ فضایی.
122 (رجوع شود به تصویر صفحه) نتایج آن (که این نتایج خود سازنده ذهنیت میباشند) (منبع : مطالعات نگارندگان ) - بحران هویت بحران هویت که گاهی به اشتباه به «بی هویتی» تعبیر می شود، یکی از مهم ترین بحران ها و چالش هایی است که انسان در دوره ی معاصر با آن روبه رو شده اسـت و ایـن بحـران چیزی جز نتیجه ی غفلت انسان از بعد معنوی حیات خود نیست ، امـا از آن جـایی کـه این بحران هویت ، انسان و تمام دستاوردهای او را شامل میشود، مسلما شهر، فضاهای شهری به طور عام و مکان به طور خاص نیز از این بحران مستثنی نخواهد بود (نقی زاده و طغیانی، ١٣٩٠: ٧٥).
این پژوهش با دسـته بنـدی عناصـر هویـت شـهر، بـه کالبـدی، عملکردی و اجتماعی، ضمن دربرگرفتن عناصر طبیعی، مصنوع و انسانی ذکـر شـده در مطالعات «بهزادفر» (١٣٨٦)، به نقش هر یک از عوامل مذکور در تصورات مردم از شهر و ایجاد معنا تأکید داشته است و بدین طریق عناصر ذکرشده در تحقیق «پرویـز پیـران » (١٣٨٤) را نیز به صـورت جـامع شـامل مـیشـود.