چکیده:
اهداف و زمینهها: یکی از مهمترین بخش های برنامه ریزی و مدیریت در مناطق خشک، مطالعات ارزیابی اراضی و تعیین میزان سازگاری منطقه مورد نظر برای کاربری از پیش در نظر گرفته شده است. هدف از این تحقیق، تاکید بر اهمیت و نقش طبقه بندی ارزیابی تناسب اراضی به عنوان یکی از بخش های اصلی مدیریتی در این مناطق بود.
روششناسی: این مطالعه در شهرستان ریگان در فاصله 130 کیلومتری جنوب شرقی شهرستان بم و مرز دو استان کرمان و سیستان و بلوچستان انجام شد. مطالعات میدانی و مکانیابی و حفر 23 خاکرخ و 160 نمونه برداری از خاک های منطقه انجام شد. با استفاده از سایر داده های کمکی مانند تصاویر ماهواره ای، نقشه های زمینشناسی، پستی و بلندی، اطلاعات هواشناسی و نتایج تجزیه و تحلیل های آزمایشگاهی، اقدام به تهیه نقشه های موضوعی مورد نیاز شد. دو نوع بهره وری ذرت دانه ای و علوفه ای که مورد توجه ساکنین منطقه برای تامین معاش و درآمدزایی آنها بود، انتخاب شد.
یافتهها: منطقه بسیار خشک و بیابانی بود و دو منحنی تغییرات دما و بارندگی در بهترین ماههای سال نیز به یکدیگر نرسیدند. کیفیت آب چاه های مورد استفاده براساس دیاگرام ویلکاکس در دو کلاس C4S3 و C4S2 قرار داشت. درجه مناسب بودن اراضی منطقه برای انواع بهره وری منتخب درجه 3 و موقتا نامناسب و نامناسب دایمی بود.
نتیجه گیری: تناسب آتی اراضی و پس از انجام عملیات عمرانی، میزان انطباق شرایط محیطی (خاک و زمین) با نیاز گیاهان مورد نظر در برخی از مناطق ارتقا یافته یا از شدت محدودیت ها کاسته میشود و درجه 2 و 3 خواهد بود. با اجرای مطالعات مکانگزینی و رعایت اصول مدیریت مناطق خشک و استفاده از دانش روز در کنار تجربیات محلی میتوان ضمن کمک به توسعه این مناطق، از برهمخوردن تعادل در محیطزیست و آسیب رساندن به آن جلوگیری کرد.