چکیده:
نقشی که معنویت در حل بحران زیستمحیطی ایفا میکند، یکی از مهمترین مسائلی است که سنتگرایان و از جمله سید حسین نصر بر آن تأکید کردهاند. پرسش اصلی تحقیق این است که از دیدگاه نصر، معنویت چه نقشی در حل بحران محیط زیست دارد؟ هدف اصلی این پژوهش، تبیین مدعای فوق و پاسخ به آن بوده که با روش تحلیل محتوا در تبیین دادهها صورت گرفته است. یافتههای تحقیق نشان میدهد که از دیدگاه نصر، بحران ارتباط انسان و طبیعت در غرب، محصول عقلگرایی، علمگرایی محض و انسانمداری مطلق است. برای حل این بحران، چارهای جز رجوع به دین، معنویت و تدوین اصول اخلاقی در چارچوب دین دربارۀ محیط زیست نیست و توجه انسان به خلیفه بودنش از طرف خدا و مسئول بودن در قبال طبیعت، نقش اساسی در حل این بحران دارد.
خلاصه ماشینی:
(26 :1389 بنابراين محـيط زيسـت در وضـعيت کنـوني دچـار بحـران هـاي فزاينـده شـده اسـت ؛ بحران هايي که از يک سو ريشه در پيشرفت تکنولوژي و فناوري دارد و از ديگرسو ناشي از روح خداگرايانۀ انسان معاصر است که خود بر جاي خدا نشسته و تصميم مـي گيـرد و بـه دلخواه خويش با طبيعت رفتار مي کند.
نصر مينويسد: «اهميت معنوي طبيعت براي انسان متجدد کم کم شبيه به اهميت هواي تازه جلوه ميکند که تنها زماني به ارزش آن پي برده ميشود که دسترسي بـه هـواي پاک دشوار گردد و آلودگي رفته رفته بر خود بنيادهاي حيات زيستي و زمينياي کـه انسـان پرومته اي ١ رنسانس و دوران پس از آن ، براي آن چنان به آساني ملکوت را فدا کرد، اثر کند» (نصر، ١٣٨٢: ٢٠٠).
آيا ميتوان در جهان جديد و براي حل بحران هايي که انسـان معاصـر بـا آن دسـت بـه گريبان است ، به معنويت گرايي روي آورد، اما طبيعت الهامگر را از ياد بـرد؟ امـروزه ديگـر امکان پذير نيست که به طور جدي دل نگران سلامت معنوي انسان بود و به اهميـت معنـوي طبيعت توجه نکرد.
نصر نقش دين و معنويت را در حل بحران ميان انسان و محيط زيست ، مهـم و حيـاتي مي داند و معتقد است که چون اکثريت بشر در متن يک جهان بيني تحت سيطرة دين به سـر مي برند، با به کار بستن آموزه هاي ديني و معنوي در اين زمينه ، کمک شـاياني بـه حـل ايـن بحران خواهد شد.