چکیده:
حیات خانواده مرهون ارزشهای آن است و یکی از ارزشهایی که تأثیر مستقیم در سازگاری زوجین و تحکیم و ثبات خانواده دارد، خانواده گرایی است که این سازه اجتماعی، در هر فرهنگی متفاوت است. امروزه ساختار اجتماعی جوامع پیچیده شده و نمیتوان برای آنها سلسلهمراتب ساده که فقط از طریق درآمد و مالکیت تعیین میشود، در نظر گرفت بلکه سایر اشکال سرمایه از جمله سرمایه فرهنگی در انتخاب سبک زندگی افراد و چگونگی زندگی آنها مؤثر است. این پژوهش درصدد است به بررسی رابطه بین سرمایه فرهنگی و خانوادهگرایی بپردازد. روش: این تحقیق پیمایشی بوده و جامعه آماری، ساکنین شهر اصفهان میباشند که با فرمول کوکران برای جمعیتهای بزرگ، حجم نمونه برابر 665 نفر تعیین و بر اساس نمونهگیری سهمیهای مبتنی بر محل سکونت انتخاب شدهاند. دادهها با کمک پرسشنامه استاندارد خانوادهگرایی و پرسشنامه محقق ساخته در خصوص سرمایه فرهنگی جمعآوری شده و با کمک نرمافزار spss و اندازهگیری ضرایب همبستگی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج: این پژوهش نشان داد که سطح سرمایه فرهنگی پاسخگویان پایینتر از متوسط بوده ولی خانواده گرایی در نمونه از میانگین بالاتر است. این تحقیق نشان داد که افراد با سرمایه فرهنگی بالاتر به دنبال سبکهای زندگی انتخابی خود بوده و نوعی فردگرایی در اینگونه افراد قابلملاحظه است و رابطه همبستگی و معکوس بین سرمایه فرهنگی و خانوادهگرایی وجود دارد. سرمایه فرهنگی شکلدهنده سبک زندگی فردی است و با افزایش آن ترجیحات فردی بر مبنای سلایق و عادات خاص افزایش مییابد که نتیجه آن میتواند منجر به گزینش نوعی سبک زندگی انتخابی و حتی متفاوت با سایرین شود.
خلاصه ماشینی:
اين تحقيق نشان داد که افـراد با سرمايه فرهنگي بالاتر به دنبال سبک هاي زندگي انتخابي خود بـوده و نـوعي فـرد گرايـي در اين گونه افراد قابل ملاحظه است و رابطه همبستگي و معکوس بين سرمايه فرهنگـي و خـانواده گرايي وجود دارد.
از آن جـا کـه روابـط درون خـانواده عاطفي ترين رابطه است که هر فرد تجربه ميکند، سـرمايه فرهنگـي منـابعي را در اختيـار افـراد قرار ميدهد تا تصميمات مختلف خود را در چارچوب تعامل با ساير اعضـاي خـانواده و منـافع آن اتخاذ کنند و در واقع سرمايه فرهنگي جهت دهنده انگيزشي مهمـي در راسـتاي ارزش هـاي خانوادگي است .
خانواده گرايي نگرشي ٢ به عنوان يـک ارزش فرهنگي تعريف ميشود که شامل يک هويت فردي و دلبسـتگي قـوي بـه خـانواده هـاي هسته اي و گسترده فرد و داشتن احساس هاي قوي وفاداري، تقابل و همبسـتگي در بـين اعضـاي خانواده است (رجبي و عباس پور، ١٣٩٢: ٢٧) 1 widmer 2 attitudinal familism ٣- بعد رفتاري: به موضوع چگونگي کمک و حمايت متقابل ابزاري و عاطفي بـين اعضـاي خانواده اشاره داشـته و بـه ملاقـات هـايي کـه اعضـاء خـانواده و خويشـاوندان بـه منظـور تـداوم حمايت ها و حفظ رابطه خويشاوندي انجام ميدهند، تأکيد ميکند سرمايه فرهنگي به عنوان يکي از ابعاد سرمايه که هر کس به ميزانـي از آن برخـوردار اسـت منابعي را در اختيار افراد قرار ميدهد که مـيتوانـد در روابـط بـين اعضـاي خـانواده و خـانواده گرايي موثر باشد.
علامـت منفي نشان ميدهد رابطه ي دو متغيـر رابطـه عکـس اسـت بـه طـوري کـه بـا افـزايش سـرمايه فرهنگي، خانواده گرايي کـاهش مـييابـد و ضـريب تعيـين نشـان مـيدهـد کـه ١/٢ تغييـرات خانواده گرايي به سرمايه فرهنگي فرد مربوط است .