چکیده:
حضور بانوان بهویژه بانوان متاهل در مشاغل آنها را با مشکل های اخلاقی مواجه ساخته است. اینکه یک زن بتواند هم نقش حرفه ای و شغلی خود را بهطورکامل ایفا کند و هم در مقام همسری و مادری از عهده مسئولیت هایش در خانه برآید مسئله ای است که مقاله پیش رو به آن خواهد پرداخت.
ما بر اساس سه محور مخاطرهآمیز بودن فعالیت های شغلی زنان، ارزشگذاری شغلی زن در بیرون از خانه و تغییر در خصلت های ذاتی زنان به نفع و علیه حضور زنان در مشاغل استدلال خواهیم کرد و بر اساس دیدگاه اسلامی آن را مورد قضاوت و داوری قرار می دهیم.
بر اساس آموزه های اسلامی جدای از موارد استثنایی که ضرورت هایی مثل حفظ جان و آبرو و سلامتی خود و فرزندان مقتضی آن است، حفظ شان زن در خانواده و مراقبت از ویژگی های متناسب با خلقوخوی او بهعنوان یک اصل اخلاقی موردتوجه قرار می گیرد. در این مقاله بابیان وضعیت های مختلف فاعل اخلاقی (زنان) که در مسئله ذکرشده راه حل هایی پیشنهاد می گردد.
خلاصه ماشینی:
طبق نظر وظیفهگرایان قاعده نگر عقلگرا که میگویند: «عقل انسان وظایف اخلاقی او را تعیین میکند و همهی آن تکالیف اخلاقی باید قانون مطلق باشند» (مصباح، 1380«ب»: 161) اگر زنان، آزادانه با تکیهبر عقل خود اینگونه استدلال کنند که یک فرد در کنترل زندگی خویش آزاد است پس یک خانم هم حق دارد تصمیم بگیرد که شاغل باشد یا نباشد و اگر ناخواسته مجبور شد که بهعنوان سرپرست خانواده، ساعاتی از روز را به تأمین معاش بپردازد بدون توجه به اینکه به وظایف دیگرش چگونه عمل کند میتواند اشتغال را انتخاب کند بهشرط اینکه بتواند به شکل غیرمتناقض اراده کند که این تصمیم وی در حوزه مباحث اخلاقی به یک قانون عمومی تبدیل شود و نسبت به همه افراد بهطور یکسان اجرا شود البته باید توجه داشت که در نگاه کانتی این استدلال در صورتی صحیح است که برای فرزندان آن مادر شاغل، هیچ ارزش ذاتی و اخلاقی قائل نباشیم؛ اما اگر برای فرزندان او که آنها هم انسان میباشند ارزش ذاتی قائل باشیم، آنگاه آن مادر در اشتغال خود با حق تربیت فرزندانش دچار تعارض میشود و این استدلال وظیفه گرا در مجاز بودن اشتغال زنان کافی نخواهد بود.