چکیده:
برای رسیدن به علوم انسانی اسلامی بعد از اثبات برتری نظر دین بر عقلانیت
صرف بشری بهعنوان منبع برتر دریافت علمء باید هویت انسان را طبق نظر دین
کشف کنیم. بعد از بررسی نظر دین دربارة هویت انسان به ماهیت انسان شبکهای
میرسیم؛ سپس باتوجه به هویت انسان مدل نیازهای انسان را از منظر دین» در
چهار محور کشف میکنیم: ۱ ارتباط با خدا و ماورا؛ ۲. ارتباط با همنوع؛ ۳
ارتباط با محیط؛ ۴. ارتباط با بدن. برای اسلامیسازی علوم انسانی مبتنیبر مدل
نیازهاء به کشف سیستمها و ساختارهای برطرفکنندة نیازهای انسان از آیات و
روایات نیاز داریم. با مدلسازی براساس سیستمهای کشفشده از دین میتوان
ساختارهای اجتماعی را در علوم انسانی تدوین کرد. پس برای رسیدن به علوم
انسانی که ما را در آینده به تمدن مطلوب برساند مهمترین مژلفه» کشف مدلهای
سیستمی از آیات و روایات است که باتوجه به مدل نیازهای ارائهشدة ازسوی دین»
بتواند نیازهای انسان را در سطح خرد و کلان اجتماعی رفع کند و ما را به تمدن
مطلوب برساند.
خلاصه ماشینی:
چگونه میتوان در علوم انسانی اسلامی مدلهای دینی تولید کرد؟ روشی که در این تحقیق برای رسیدن به نتیجة مطلوب پیگیری شده است، در محور جمعآوری اطلاعات، روش کتابخانهای و در قسمت تحلیل اطلاعات، روش تحلیل سیستمی است.
در اینکه برای کشف موارد يادشده به «عقل ابزاری» نیاز داریم شکی نیست ولی مسئلة اصلی این است که آیا در کشف و تبیین مبانی ذکرشده از هویت انسان تا تولید سیستمها و مدلهای علوم انسانی، عقل کفایت میکند یا به یک منبع برتر علمی نیاز داریم؟ ادلههای عقلی و نقلی مختلفی بر جامعیت و کمال دین در ارائة برنامة زندگی انسان ارائه شده است (بستان و همکاران، 1391: ص 99).
اگر عقل برنامهریز (عقل عملی) در درون انسان پردازشگری است که برای ارائة برنامه به اطلاعات کافی از ارتباطات انسان و متغیرهای درونی و بیرونی مؤثر در تعاملات انسان با هستی نیاز دارد، اگر ورودی عقل انسان به قسمت کثیری از حقایق عوالم ماورا مسدود است و ارتباطات و متغیرهای غیرمادی آن را دریافت نمیکند؛ پس: عقل بشری و عقلی که به محدودة عقل کل راه نیافته است و از ادراک همة حقایق عالم بیبهره است )ساجدی، 1387: ص 45) نمیتواند برای نیازهای فردی و جمعی انسان در قالب علوم انسانی، سیستمها و ساختارهایی ارائه دهد که مبتنیبر هویت وجودی انسان متضمن سعادت و کمال او باشد.
در جواب باید گفت: ابعاد وجودی انسان (جسم و ذهن و قلب) بههم متصل و مرتبط است؛ علاوهبراین، حقایق عالم و پدیدههای عالم که انسان در زندگی با آنها در ارتباط است در یک شبکة منسجم و درهمتنیده قرار دارند که برای تنظیم ارتباط با هر بُعد از ابعاد وجود خود و هستی به شناخت و احاطه به تمامي متغیرهای مرتبط مادی و غیرمادی نیاز داریم.