چکیده:
جوامع بشری وقتی روی سعادت و خوشبختی را میبینند که دربارۀ امورجامعه انسانهای بافرهنگ و دانش، احساس مسئولیتکرده، با تعالیم اسلامی، دانش و منش انسانی، برای مشکلات جامعه چارهاندیشی کنند. ضرورت ایجابمیکند چنین افرادی با شیوههای ارزشمند، مسیر زندگی را برای مردم خود هموارسازند و برای دیگران و فرزندان الگویی بهجابگذارند. تا مشکلات را بهراحتی حلکنند و دچار آسیبهای مختلف نگردند و راه برونرفت آن را بشناسند. حمویی با چنین بینشی به دورۀ زندگی پساز مصیبتهای قوم مغول که خود درآن قرارداشته، او را موظفکرده تا برای جامعه چارهاندیشی کند و منزلت آن را بدو بازگرداند. در این مقاله سعی برآن است روش جلوگیری از آسیبهای اجتماعی که برخاستهاز بیتوجهی عملی به تعالیم دین و سبب ازبینرفتن اعتماد مردم میگردد، به روش تحلیلمحتوا بررسیشود. پس نگرشها تحت چهار عنوان: انسان و خدا؛ انسان و پیامبر؛ انسان و عرفا و انسان و فضیلتها و رذیلتها مطرحگردید و هدف ارزندۀ نویسنده که برای سعادت هرجامعه لازم است، تبیین شدهاست و نتیجه اینکه چنین روشی یکی از راههایی است که بتوان جامعه را بهسوی سعادت، براساس تعالیم اسلامی هدایتکرد و به روزگار عزت و سربلندی بازگردانید.
Human societies, when they see prosperity and happiness that they feel responsible about the society of human beings and knowledge, and with the religious teachings, the knowledge and human nature to deal with the problems of the community. It is imperative that such people, with valuable methods, pave the way for life for their people and adopt a pattern for others and children. To solve problems easily and do not suffer from various injuries and know the way out. With such an insight into the lifetime of the Mongol tribal afflictions, Hamoei obliged him to think for the community and restore his dignity. In this paper, we try to investigate the method of preventing social harm caused by practical neglect of religious teachings, which leads to a loss of confidence in people. Thus, attitudes are divided into four categories: human being and God; man and prophet; human beings and mystics and humans; virtues and vices; and the purpose of the author, which is necessary for the happiness of each society, is explained by the fact that Such a way is one of the ways in which society can be guided by happiness, based on Islamic teachings, and brought back to the times of dignity.
خلاصه ماشینی:
» (بینه /٨) حتا در اولین عبارت از کتاب خـود بـدین گونـه - آغاز میکند: «از بهـــــــر نجـــــــات و رســـــــتگاری تقـــــــدیم کنـــــــیم شـــــــکر بـــــــاری (تقیه ، ١٣٩٦: ٤٢) غیاث پیوسته مانند هرعارف حق جویی هرعمل و کـاری را ازجانـب حـق مـیدانـد و بـدون شک وتردید در آن صلاح و مصلحت میبیند که حوالۀ حق است برای بندة خویش : اگــر بــا تــو کســی بــد کنــد از نــادانی آن نیـــــز بـــــود ز حکمـــــت یزدانـــــی بــــا هــــیچ کــــس بــــدی نیایــــد در دل اگـــر هـــر چـــه رســـد، از خـــدا دانـــی (تقیه ، ١٣٩٦: ٨٧) ٢-١-٣-امید به رحمت حق حمویی توجه به لطف حق را همواره گوش زدمیکند که جامعه ازاین طریق خود را باز- یابد، چون انسانی که در باور دینی، خود را گناه کار میداند ممکن است مأیوس شـود، پـس او به خود و جامعۀ درون آن ، براساس مضامین آیات قرآن امیدواریمیدهد: از حضـــــرت حـــــق غریـــــب نبـــــود بخشـــــیدن جـــــرم هـــــر گنـــــه کـــــار از رحمــــــــت او مبــــــــاش نومیــــــــد دریــــای کــــرم چــــو هســــت ذخــــار (تقیه ، ١٣٩٦: ١٦٠) ٢-١-٤-توجه حق به بنده حمویی خود و دیگران را درجریان های مختلف ، به سویی سوق میدهد که توجه حق بـه بنده را اساسیترین راه های برون رفت میداند و مردم را ترغیب به جلـب عنایـت حـق مـی- کند: کســی مکــرم و منظــور هــر دو عــالم شــد که بود حضرت حـق را بـه حـال او نظـری (تقیه ، ١٣٩٦: ١٦٢) ٢-١-٥-خدا و آرامش مردم ایران سرزمینی که به لحاظ سیاسی در برابر هجوم قوم مغول مغلوب شد و قرن هشـتم بـا- توجه به آن چه گفته شد قرن پس از اضطراب و هراس بود، روزگار دست ازدنیا شستن ، سـربـه گریبان فروبردن ، درون گرایـی، تسـلیم ، رضـایت و قناعـت اسـت .