چکیده:
این پژوهش با هدف شناسائی رابطه انتظار از ازدواج و تحمل پریشانی با سازگاری زناشویی زنان انجام شد. روش پژوهش از نوع همبستگی بوده ، جامعه آماری این پژوهش کلیه زنان متاهل مراجعه کننده به مرکز مشاوره آیین مهر واقع در منطقه 3 شهر تهران در 3 ماه آخر سال 1396 بود که تعداد آنها برابر با 240 نفر میباشد ، حجم گروه نمونه 137 نفر بود که به صورت نمونه در دسترس انتخاب گردید. پرسشنامههای انتظار از ازدواج (جونز و نلسون ،1996). مقیاس تحمل پریشانی (سیمونز ، 2005). و سازگاری زناشویی (اسپانیر،1976). به عنوان ابزار پژوهش روی گروه نمونه اجرا شد. سپس دادههای جمع آوری شده با استفاده از آزمونهای همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندمتغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد بین انتظار از ازدواج واقع بینانه و تحمل پریشانی با سازگاری زناشویی رابطه مثبت معنادار وجود دارد ، بدین معنا که هرچقدر انتظار از ازدواج واقع بینانه و تحمل پریشانی بالاتر باشد، سازگاری زناشویی نیز بیشتر است؛ اما بین انتظار از ازدواج ایدآل گرایانه و انتظار بدبینانه از ازدواج با سازگاری زناشویی رابطه منفی معنی دار وجود دارد. بدین معنا که هر چقدر انتظار از ازدواج ایده آل گرایانه و بدبینانه بیشتر باشد ، سازگاری زناشویی کمتر خواهد بود ، همچنین یافته ها حاکی از آن بود که انتظار از ازدواج و تحمل پریشانی قادر به پیش بینی سازگاری زناشویی زنان متاهل میباشد. بنابراین به نظر می رسد زنان متاهلی که توانایی بالاتری در پریشانی ها از خود نشان می دهند و انتظار آنها از ازدواجشان واقع بینانه تر است به طبع آن دارای سازگاری زناشویی مطلوب تری خواهند بود
خلاصه ماشینی:
پرسشنامههای انتظار از ازدواج (جونز و نلسون 1996)، مقیاس تحمل پریشانی (سیمونز 2005)، و سازگاری زناشویی (اسپانیر 1976) ابزار پژوهش بر گروه نمونه انتخاب و اجرا شد.
یافتهها نشان داد که بین انتظار از ازدواج واقعبینانه و تحمل پریشانی با سازگاری زناشویی رابطۀ مثبت معنادار برقرار است.
بدین معنا که هرچه انتظار از ازدواج واقعبینانه و تحمل پریشانی بالاتر باشد، سازگاری زناشویی نیز بیشتر است، اما بین انتظار از ازدواج ایدئالگرا و انتظار بدبینانه از ازدواج با سازگاری زناشویی رابطۀ منفی معنادار برقرار است.
یافتههای پژوهش حاضر، که با هدف تعیین رابطۀ انتظار از ازدواج و تحمل پریشانی با سازگاری زناشویی زنان انجام گرفته است، میتواند به غنای مباحث نظری مرتبط کمک کند و از بُعد عملی هم متغیرهای موجود کاربرد بیشتری پیدا میکنند.
همچنین، بهعلت جديدبودن موضوع و جذابیت این دو متغیر (انتظار از ازدواج و تحمل پریشانی) پژوهش حاضر با هدف شناسایی رابطۀ بین انتظار از ازدواج و تحمل پریشانی با سازگاری زناشویی زنان از اهمیت و ضرورت خاصی برخوردار است.
ميانگين، انحراف معيار، حداقل، حداكثر، كجي، و كشيدگي متغیرهای انتظار از ازدواج و مؤلفههای آن (واقعگرایانه، ایدئالگرایانه، بدبینانه) تحمل پریشانی و سازگاری زناشویی زنان محاسبه شده و نتايج آن در جدول شمارۀ 1 ارائه شده است.
بهمنظور پیشبینی سازگاری زناشویی زنان متأهل براساس انتظار از ازدواج و تحمل پریشانی از روش همزمان تحليل رگرسيون چندمتغیری استفاده شد.
تأثیر انتظار از ازدواج 189/0 و تحمل پریشانی 212/0 در سازگاری زناشویی زنان متأهل است.
همچنین، یافتهها حاکی از آن بود که انتظار از ازدواج و تحمل پریشانی میتواند سازگاری زناشویی زنان متأهل را پیشبینی کند.