چکیده:
شهریارنامه، از حماسههای شاخص فارسی است که با وجود 138 سال تحقیقات، هنوز در موردش ابهامات بنیادین پابرجاست. از انتساب غلط به یک تا چند شاعر مشهور، از حدس سدة ششم تا انتهای صفویه و از فرضیة دو بخش ادامهدار تا دو تحریر کوتاه و بزرگ که تحریر بلند، متن را اول توسّع بخشیده است، جملگی نظریات متفاوت پژوهشگران بودهاند که در این جستار نقد شدهاند. این جستار، برای نخستین بار، اصل چهار نسخة شهریارنامه را بهطور کامل بررسی کرده، کوشیده است، به یکقرن ابهام ناشی از عدم وجود مستندات خاتمه دهد. بنا بر دو دسته شواهد برونمتنی- درونمتنی، روشن شد، سرایندة اصلی شهریارنامه، شاعری به نام فرخی در سدههای نه- ده، یا قبل از آن، در دربار امیری به نام محمود بوده، وقایعی که هنوز روشن نیست، باعث شده، بعد از مرگ فرّخی، اثرش به دست شاعر دیگری برسد که نامش احتمالا مختاری بوده است. مختاری با کاهش حجم منظومه و تکرار عینی بخشی از ابیات، بخش بیشتری از ابیات را با تغییراتی مختصر یا شدید در سطوح واژگانی، نحوی یا تصویری بازسرایی کرده، ضمن تلخیص متن، اثر فرّخی را عملا سرقت کرده، به عنوان اثری جدید به خود بازبسته و به فرزند امیر پیشین، به نام مسعود، اهدا کرده است.
خلاصه ماشینی:
این جستار، میکوشد نقطۀ آغازی ، برای نسـل جدیـدی از پژوهش هـا پیرامـون اثـر باشـد؛ چراکه با تکیه بر مرور و نقد پژوهش های پیشین ، نخستین تحقیق علمی دربارة شهریارنامه اسـت کـه از تمام نسخ موجود از اثر به طور کامل استفاده کرده است تا به یکی از مهم ترین معماهـا دربـارة ایـن اثـر، در قالب سؤالات ذیل ، پاسخ دهد: ١.
این نسخه ، نسبت بـه سـه نسـخۀ دیگـر کـه جملگی به قرن سیزدهم تعلق دارند، قدیم ترین ، کامل ترین و تنها نسـخۀ مسـتقل و اصـیل شـهریارنامه قلمداد میشود که کمتر از هجده هزار بیت داشته ، شاعر در تحمیدیۀ اثر متن را به شخصـی موسـوم بـه «عباس شاه » که شهنشاه ایران دیار است ، اهدا میکند.
او بـر مبنـای همین نسخۀ لبریز از اغلاط تهران و مقایسۀ آن با دو نسخۀ ناقص دیگر، و بـدون دسترسـی بـه نسـخۀ اصلی، تصحیحی جدید و همچنان ناقص را نیز از ایـن اثـر منتشـر کـرده ، در مقدمـۀ آن نیـز نظریـات مقالات مذکور را تکرار و اثر را سرودة مختاری دانسـته ، مـتن فرخـی را (بـر مبنـای حـدس و گمـان ) نسخۀ تفصیل یافته و متأخر متن مختاری محسوب کرده است (ر.
ولی بین دو سـاخت متفـاوت در دو مـتن بـا زمـان و سـبک نزدیـک کـه یکـی از آن دو تغییریافتۀ دیگری با انگیزة صرفا متفاوت بودن بوده است ، دو شاخصه بـرای قضـاوت دربـارة اصـالت یکی از دو متن میتوان جستجو کرد: یکی دشوارتر بودن یک ساخت در مقابـل ساده سـازی واضـح و عریان که گاه به نقص معنایی یا بلاغی در در محور همنشینی طـولی جملـه نیـز میانجامـد و دیگـری سازگاری یک ساخت با طبیعت ، بافت متن و منطق کلام که بر این مبنـا میتـوان قضـاوت کـرد، کـدام ساخت اصالت و کدام ساخت ظرفیت این که تغییر غیرمنطقی پذیرفتـه باشـد را بیشـتر نشـان میدهـد.