چکیده:
در آغاز هزاره جدید گسترش تروریسم در منطقه و جهان موجب افزایش ناامنی و تهدید صلح و امنیت جهانی شده و بهویژه ثبات آسیای جنوب غربی را با تردید جدی رو به رو ساخته است؛ علاوه بر این، این منطقه از جهان بهخصوص پس از جنگ جهانی اول همواره با بحرانهای متعددی روبهرو بوده است؛ این موضوع باعث شده است تا کشورهای منطقه با استفاده از تسلیحات متعارف و غیرمتعارف به دنبال تامین امنیت و ایجاد بازدارندگی پیش روند؛ جمهوری اسلامی ایران نیز از این قاعده مستثنی نیست؛ اما با وقوع انقلاب اسلامی و تغییر و تحولات بنیادی در مناسبات بینالمللی نظام جدید، همپیمانان سابق آن (رژیم اشغالگر قدس و آمریکا) که در رژیم گذشته تسلیحات نظامی در اختیار آن قرار میدادند، به دشمنان جدید تبدیل شدند. در نتیجه، نظام جدید بهخصوص در طول دوران دفاع مقدس از بهروز گردانی تسلیحات نظامی بهویژه نیروی هوایی خود بازماندند؛ این موضوع باعث شد تا ایران به منظور افزایش قابلیتهای دفاعی و کسب قدرت نظامی بازدارنده به سریعترین و کم هزینهترین راههای موجود متوسل شود؛ در این راستا، موشکها تسلیحات مناسبی برای دستیابی به هدف مذکور با کمترین میزان سرمایهگذاری زیربنایی محسوب میشوند؛ بر این اساس پرسش اصلی این است که راهبرد موشکی آمریکا چه نقش و تاثیری بر راهبرد موشکی جمهوری اسلامی ایران داشته است؟ در راستای پاسخ به پرسش مذکور با بهرهگیری از اسناد و منابع کتابخانهای موجود و استفاده از تحلیل توصیفی پس از پرداختن به نقش موشکها در ایجاد بازدارندگی به بررسی راهبردها و توانمندیهای آمریکا و جمهوری اسلامی ایران میپردازیم. نتایج و یافتههای پژوهش حاکی از آن است که جمهوری اسلامی ایران بهدلیل تقابل ایدئولوژیکی و امنیتی با آمریکا به دنبال دستیابی به فناوریهای پیشرفته موشکی بهمنظور بازدارندگی و افزایش قابلیتهای دفاعی خود است.
خلاصه ماشینی:
به نظر شلینگ ، به این ترتیب پیروزی در جنگ ممکن نیست اما کشورها باید به لزوم حفظ توانایی ضربۀ دوم واقف باشند و بهترین سلاح ها را خوب پنهان کنند تا برای ضربۀ دوم به کار روند؛ به نظر او ضربۀ دوم ، قابلیت آن انگیزة اقدام به ضربۀ اول را از بین میبرد؛ به این ترتیب موشک ها میتوانند از نظر بازدارندگی اهمیت بسیاری داشته باشند و با تجهیز به تسلیحات موشکی میتوان بر رفتار و گزینه های راهبردی طرف مقابل تأثیرگذار بود و دشمن را به درد و رنج تهدید و از وقوع جنگ تا حد زیادی جلوگیری کرد؛ موشک ها میتوانند برای تکمیل دفاع و بازدارندگی از طریق انکار نیز به کار روند؛ البته «ساموئل هانتینگتون » عقیده دارد که انکار به تنهایی کافی نیست و برای تکمیل آن استفاده از تلافی لازم است و بخشی از این تلافی میتواند با کمک موشک ها صورت گیرد؛ بنابراین کشورهای منطقه در دکترین نظامی و دفاعی خود با توسعۀ تسلیحات موشکی میتوانند ابزار بیشتری برای تلافی به دست آورند، به ویژه توانایی ضربۀ دوم را نیز پیدا کنند؛ در زمینه کسب این توانایی رژیم اشغالگر قدس تاکنون پیش قدم بوده و با خرید سه زیردریایی دولفین از آلمان ، میتواند تسلیحات هسته ای 76 خود را بر آن ها سوار کند و خود را از آسیب ضربۀ اول مصون نگه دارد و به این ترتیب به توصیه شلینگ نیز عمل کرده است ؛ از سوی دیگر بازدارندگی موشک ها برای کشورهای آسیای جنوب غربی از جمله جمهوریاسلامیایران میتواند نسبت به یکدیگر نسبت به رژیم اشغالگر قدس و نسبت به آمریکا و غرب مؤثر باشد (قوام ملکی، ١٣٩٠: ١٠٨ ـ ١٠٩) ٢.