چکیده:
تخطئه و تصویب، دو نگرش موجود و پرسابقه میان متکلمان مسلمان و فقیهان فریقین است. خاستگاه تصویب در میان اهل سنت و تخطئه نیز ریشه و مبنایی شیعی دارد. از آنجا که دو طایفه شیعه و اهل سنت در مسئله خلافت و جانشینی پیامبر دچار تعارض و اختلاف بوده¬اند، مسائلی از این دست نیز به تقابل بیشتر دیدگاههای آنها انجامیده است. مطالعات موجود میان حوزویان و پژوهشگران دانشگاهها در این زمینه غالبا رنگ و بوی توصیف و تبیین صرف دارد. نگاه عمیق و دقیق به هر دو مساله تصویب و تخطئه برای شناسایی چالشهای کلامی وکارکردی این نظریات دلیل اصلی پژوهش بوده است. در این تحقیق علاوه بر توصیف و تبیین هر دو مقوله، اشکالات کلامی این دیدگاهها با بررسی جامعیت یا نقص دین در نگاه تصویب و نیز مشکل تکفیر و نسبت آن با تخطئه مورد بررسی قرار گرفته است. در کنار تعارض و تنافی دو دیدگاه، همسانی و وحدت محتوایی دو نظریه و نیز برخی ابعاد مثبت و سازنده فکر تصویب نیز از دیگر یافتههای محقق بوده است.
Proscription and approval are two precedent approaches among the Muslim petitioners and clergymen. Approval originates from Sunni principles while proscription has a root in Shiite ones. Since two tribes of shiite and Sunnite have had disputes on the issue of the caliphate of prophet this kind of above -mentioned issues caused a distinction between their approaches more and more. The studies done by researchers in academic centers and religeous schools are often descriptive and merely illustrative. A deep and precide look at both the issue of proscription and approval of kalami functional challenges of these views was the main reason for the study. In this research, in addition to descriping and explaining both categories. The kalami errors of these views are reviewed by examining the comprehensiveness or deficiency of religion from the perspective of approval and also the problem of excommunication and its relation with the proscription has been examined. Bisides the contrast and paradox of the tow approaches, equality and unity of the content of tow views and some of the positive and constructive aspects of the thought of approval have been other findings from the researcher
خلاصه ماشینی:
معتزلیان معتقدند که نتایج اجتهاد مثل خود اجتهاد، امری درست و صواب بوده، امری درست قلمداد شده و برونداد اجتهاد مجتهدین درخصوص یک مسئله حتی اگر احکام متفاوتی باشد همه احکام الله به حساب آمده و بر صواب هستند اما اشاعره معتقدند در مسائل غیرمنصوص در عین آن که حکم الهی وجود ندارد و مسئله موقتا مسکوتالحکم است، در عین حال پس از اجتهاد مجتهدین خدای تعالی به مجرد صدور حکم از طرف مجتهدین آنها را تایید نموده و به تبع احکام صادره از فقها خود شارع نیز اقدام به انشاء و جعل حکم مینماید (مشکینی، 1374، ص 196) که این تبعیت و دنبالهروی شارع از فقها امر نادرستی به نظر میرسد؛ چون تبعیت، حکایت از جهل تابع دارد و انتساب جهل به ذات پروردگار نمیتواند درست باشد؛ البته جصاص بر این باور است که برونداد اجتهاد مجتهدین، حکم خود فقهاست که تنها خداوند آنها را با تأیید و تصویبش لازمالاجرا مینماید (جصاص، 1414، ص 295) اما جوینی ضمن صواب دانستن اجتهاد تمامی علما و اعلام این که حتما خداوند در خصوص مسائل حکم دارد، میپذیرد که ممکن است مجتهدی به واسطه عدم اصابه به حکم الله، به خطا رفته و مخطیء شود (جوینی: همان).