چکیده:
با روی کار آمدن دونالد ترامپ دگردیسی مهمی در الگوی رفتاری آمریکا شکل گرفت. وی با اتخاذ رویکرد ناسیونالیسم اقتصادی، که مبتنی بر نوعی دولتمحوری و سیاست حمایتگرایانه است، نظم تجاری بین المللی را با چالش مواجه ساخت. با توجه به این موضوع، مقاله حاضر در صدد پاسخگویی به این سوال است که ناسیونالیسم اقتصادی امریکا چگونه نظم تجاری لیبرال اقتصاد بینالملل را تحت تاثیر قرار داده است؟ سوالهای فرعی که در همین ارتباط مطرح میشوند عبارتند از: اهداف آمریکا از اتخاذ سیاست ناسیونالیسم اقتصادی چه میباشد؟ و جهت تحقق این اهداف تاکنون از چه استراتژیهایی بهره برده است؟ یافتههای پژوهش مبین این واقعیت است که دولت جدید آمریکا با هدف حفظ هژمونی جهانی و نظم مد نظر خود و همچنین توسعه و امنیت اقتصادی که تضمین کننده امنیت ملی کشور است، سیاست ناسیونالیسم اقتصادی را در دستور کار خود قرار داده است. این سیاست اگرچه تامین کننده منویات آمریکا است، اما تاثیرات منفی بر تجارت آزاد بینالمللی داشته است. سیاست ناسیونالیسم اقتصادی دولت ترامپ از طریق آسیب زدن به اقتصادهای ملی، ایجاد رکود اقتصادی بین المللی و ناکارآمد کردن موافقتنامههای تجاری بینالمللی و افزایش بی ثباتی در عرصه اقتصادی باعث تضعیف نظم تجاری لیبرال کنونی شده است. روش پژوهش در این مقاله تحلیلی-تبیینی بوده و از چارچوب نظری مرکانتلیسم جهت تبیین و تحلیل موضوع استفاده شده است.
Since Donald Trump took power as president, significant change occurred in US behavioral pattern. Trump by adopting economic nationalism approach, which is based on State-centric and protective policy, has challenged international trade order. With regard to that, this article aims to answer to this question how US economic nationalism impacted trade order of the international economic? Also what are the aims of the US by adopting economic nationalism? And to achieve the goals what strategies were chosen by the country? The findings reveal that the US new administration, aimed at maintaining the country’s world hegemony and its favorite order and development and economic security which guarantee its national security, has prioritized economic nationalism. Though this policy supplies the US demands, however it has negative impacts on international trade order. The Economic nationalism policy through damaging national economic of other countries, creating international economic stagnation, and eventually deactivating international treaties and creating destabilation in international economic has weaken liberal trade order. The research method is analytical- explanatory and the mercantilism theory has been used for explaining the subject matter.
خلاصه ماشینی:
با توجه به اين موضوع ، مقاله حاضر در صدد پاسخگويي به اين سوال است که ناسيوناليسم اقتصادي امريکا چگونه نظم تجـاري ليبـرال اقتصاد بين الملل را تحت تاثير قرار داده است ؟ سوال هـاي فرعـي کـه در همـين ارتبـاط مطـرح ميشوند عبارتند از: اهداف آمريکا از اتخاذ سياست ناسيوناليسم اقتصادي چه ميباشد؟ و جهت تحقق اين اهداف تاکنون از چه استراتژيهايي بهره برده است ؟ يافتـه هـاي پـژوهش مبـين ايـن واقعيت است که دولت جديد آمريکا با هدف حفظ هژمـوني جهـاني و نظـم مـد نظـر خـود و همچنين توسعه و امنيت اقتصادي که تضمين کننده امنيت ملي کشور است ، سياست ناسيوناليسم اقتصادي را در دستور کار خود قرار داده است .
به همين دليل است که دولت جديد آمريکا با به چالش کشيدن نظام تجاري ليبرال کنوني از يکسو، و تاکيد بر سياست ناسيوناليسم اقتصادي از سوي ديگـر سـعي کـرد تـا قدرت و توان اقتصـادي کشـور را تقويـت نمايـد؛ حتـي اگـر ايـن سياسـت باعـث بـه خطرافتادن نظام تجاري بين المللي شده و کارکرد آن را با چالش مواجه سازد.
بر همـين اسـاس ، سـوال اصـلي پـژوهش بـدين صورت ميباشد که چگونه ناسيوناليسم اقتصادي امريکا نظـم تجـاري ليبـرال کنـوني را تحت تاثير قرار داده است ؟ فرضيه پژوهش بر اين مبنا قرار دارد که ناسيوناليسم اقتصادي و سياست مرکانتليستي دولت جديد آمريکا از طريق توسل به راهبردهـاي ملـي گرايانـه اقتصادي ، بنيادهاي نظم تجاري ليبرال فعلي در اقتصاد سياسي بين الملل را تضعيف کرده است .