چکیده:
بهمنظور دستیابی به شایستگیهای محوری، سازمانها نیازمند ایجاد ظرفیتهای لازم از جمله مدیریت دانش میباشند. در تحقیق حاضر که از نوع کاربردی و توسعهای است، با بهرهگیری از آمار توصیفی و استنباطی، تحلیل کمی و کیفی و ابزار گردآوری اطلاعات کتابخانهای و میدانی، توانمندسازهای مدیریت دانش سامانة فرماندهی و واپایش یک سازمان دفاعی رزمی، بررسی و رتبهبندی گردیدند. نمونة آماری تحقیق، 110 نفر در سه طیف «مدیریتی عالی»، «مدیریتی اجرایی»، و «کارکنان عملیاتی و فنی» است که بهصورت طبقهای تصادفی انتخاب شدهاند. برای تجزیهوتحلیل دادهها از نرمافزار SPSSاستفاده شد. از طریق آزمون مقایسة میانگین «تی»، مؤلفههای مؤثر، شناسایی و از طریق آزمون «فریدمن»، میزان اهمیت آنها رتبهبندی گردید. نتایج نشان میدهد کارکنان، فناوری اطلاعات، راهبرد، ساختار، فرهنگ، فرایندها و رهبری، بهعنوان توانمندسازهای مدیریت دانش در سامانة پیشگفته میباشند. همچنین فرهنگ سازمانی، بیشترین و راهبرد، کمترین عامل تأثیرگذار است. در ادامه، تأثیر عوامل توانمندساز در هر یک از مراحل چهارگانة الگوی مرسوم سامانة فرماندهی و واپایش بررسی شد.
In order to achieve core competencies, organizations need to create the necessary capacity, including the management of knowledge. In this study that is an applied and developing research, we have reviews and ratings with using descriptive and inferential statistics, analyze quantitative and qualitative library and field data collection tool, the enablers of knowledge management`s command system and control of a military defense organization. The statistical samples are 110 people in the three spectrum of "excellent management", "executive management", and "Operating and technical staff", who were selected by random sampling. SPSS software was used for data analysis. The importance of them was ranking through trial compare the means of "T", effective components and identified through "Friedman" test. The results shows that the staff of IT, strategy, structure, culture, processes and leadership are the enablers of knowledge management`s command system. As well as, the organizational culture is the highest and the strategy is the lowest influential factor. Then, check out the enabling factors in each of the four traditional model of command and control system.
خلاصه ماشینی:
با ایـن حـال ، بررسـی میـدانی و نیـز منابع قابل دسترس نشان می دهد، تحقیقی وجود ندارد که به صورت مستقیم بـه مطالعـۀ عوامل و توانمندسازهای مدیریت دانش در سـامانۀ یادشـده پرداختـه باشـد، از ایـن رو، دغدغۀ اصلی تحقیق حاضر، فقدان نگاه جامع در شناخت عوامل مـؤثر مـدیریت دانـش سامانۀ فرماندهی و واپایش سازمان دفاعی موردنظر بوده که هدررفت دانش و در نتیجـه کاهش کارایی سامانۀ پیش گفته در نتیجۀ این مهم متصور می باشد.
در تحقیـق هـای خـارجی نیـز اودیرنو و مورو١، مدیریت دانش را بخشی از علم فرماندهی دانسته و بـر ایـن باورنـد کـه اعتلای همکاری کارکنان ، انتقال سریع دانش میان واحدها و کارکنان ، همـاهنگی و انطبـاق فرماندهان و زیردستان در حین عملیات ، توسعۀ رهنامه (دکترین )، توانمندی سازمان بـرای ثبت و نگهداری درس آموخته هـا، اسـتفادة مـؤثر و اثـربخش از دانـش بـه منظـور هـدایت عملیات و نیز پشتیبانی یادگیری سازمانی، بخشی از قابلیت های مدیریت دانش مـیباشـد (٢٠١٢ ,Morrow &Odierno ).
بـه هـر حـال تحقیـق حاضـر نشـان داد گرچه میزان تأثیر فرهنگ کاری، کارکنان ، سازمان ، فراینـدها و ابـزار در مـدیریت دانـش سامانۀ فرماندهی و واپایش متفاوت میباشند، اما این عوامل بسیار وابسته به یکـدیگر و نفوذپذیر هستند؛ به ویژه در شرایطی که بخشی زیادی از مأموریت های نیروهـای مسـلح به شبکه ای از بازیگران متعدد و متنوع وابسته است .