چکیده:
نگاه متفاوت فلاسفه مسلمان به مبانی معرفتی، ظرفیتهای متمایزی برای تولید علوم اجتماعی فراهم آورده است. ظرفیتهای روششناختی عقل و نقل در سه عرصه: موضوع و غایت، مبانی معرفتی و نظریههای علوم اجتماعی از منظر استاد جوادیآملی، مورد توجه قرار گرفته است. چارچوب مفهومی پژوهش حاضر، روششناسی بنیادین و روش آن، تحلیلی است.
توجه به پدیدههای اجتماعی خرد و کلان در عرصه موضوع، عدم انحصار علم به روش تجربی و کثرتگرایی تداخلی روشی، پذیرش وجود جامعه در کنار اصالت فرد و قانونمندی جامعه و همچنین پذیرش انواع انسان از جمله ظرفیتهای روششناختی رویکرد مذکور است که طرح سه گونه تعاملات اجتماعی: استثماری، قراردادی و عاقلانه؛ تقسیم فرهنگ به سه مدل: استثماری، قراردادی ـ که تحت عنوان فرهنگ سکولار از آن نام برده میشود ـ و فرهنگ متعالی؛ تقسیم جامعه به استبدادی، دموکراتیک و متمدن، در زمره ظرفیتهای مبانی انسانشناختی آن است. امکان دستیابی به انواع نظریههای عقلی شامل: نظریههای تجریدی، نیمهتجریدی، تجربی، شهودی و نظریههای نقلی در تولید علم اجتماعی اسلامی نیز از جمله ظرفیتهای عقل و نقل در عرصه نظریهپردازی است.
The differing views of Muslim philosophers on epistemic principles have provided distinct capacities for the production of social sciences. The methodological capacities of reason and narration have been considered from the perspective of Javadi Amoli in these three areas; subject and purpose, epistemological foundations, and theories of social sciences. The conceptual framework of the present study is fundamental methodology and its method is analytical.
Considering the social micro and macro phenomena in the arena of subject, lack of monopoly on empirical science and methodological interferential pluralism, accepting the existence of a society alongside one's originality and the legitimacy of the society and adopting the human species are some of the methodological capacities of this approach. Some of its capacities of anthropological foundations are the triple plan of social interactions: exploitive, contractual, and reasonable; dividing culture into three models: exploitive, contractual - referred to as secular culture - and transcendental culture; and dividing society into despotic, democratic, and civilized. The possibility of achieving a variety of rational theories including: abstract, semi-abstract, empirical, intuitive, and narrative theories in the production of Islamic social science are also some of the capacities of reason and narration in the arena of theorization.
خلاصه ماشینی:
ظرفیتهای روششناختی عقل و نقل در سه عرصه: موضوع و غایت، مبانی معرفتی و نظریههای علوم اجتماعی از منظر استاد جوادیآملی، مورد توجه قرار گرفته است.
بر این اساس در پژوهش حاضر، عقل و نقل را از حیث تاریخی، فرهنگی و اجتماعی مورد بررسی قرار نمیدهیم، بلکه تلاش میکنیم ضمن استفاده از شیوه دوم به بررسی پیامدها و ظرفیتهای منطقی دو منبع معرفتی عقل و نقل، در تولید علم اجتماعی اسلامی پرداخته و با توجه به حمید پارسانیا، «چرا باید ابنخلدون را اشعری خواند»، فصلنامه تخصصی علوم انسانی اسلامی صدرا، ش26 و 27، س7، 1397: ص14.
بنابراین، پژوهش حاضر با استفاده از الگوی روششناسی بنیادین و توجه به روش تحلیلی-کتابخانهای در بخش گردآوری، ظرفیتهای روششناختی عقل و نقل را در تولید علم اجتماعی اسلامی، با تأکید بر اندیشه آیتالله جوادیآملی بررسی میکند؛ البته در بررسی لوازم و استنطاق مبانی، توجه به قوانین منطقی و قواعد عقلایی محاوره مدنظر قرار دارد، تا تحمیل رأی نگارنده بر مبانی آیتالله جوادی صورت نگیرد.
بنابراین، ظرفیتهای روششناختی (پیامدهای منطقی) عقل و نقل را میتوان در سه ساحت؛ موضوع و غایت، مبانی نظری و نظریههای علمی ـ که از ارکان مهم شکلگیری علم اجتماعی اسلامی است ـ مورد بررسی قرار داد.
نتیجهگیری با توجه به فقدان نظریه مدون در چارچوب علوم اجتماعی اسلامی توسط آیتالله جوادیآملی، پیامدهای روششناختی برآمده از عقل و نقل بدین قرار است: در ساحتهای موضوع و غایت علم اجتماعی بهترتیب، بررسی عاملیت- ساختار و ارائه سازوکار رشد انسان در راستای دستیابی به سعادت حقیقی بشر است.