چکیده:
فقیه در فقه برای پیدا کردن حکم فقهی موضوعات و مسائل، آیا باید بر محور اسم باشد یا کارکرد و یا هویت؟ بدیهی است که نتایج حاصل از این سه رویکرد با هم متفاوت است. برای آگاهی از رویکرد فقه و منابع آن دراینباره باید ابتدا این سه رویکرد را دوباره بازخوانی کرده و درنهایت به این برسیم که نصوص دینی و فقه شیعی دراینباره چه رفتاری داشته است؟ تا با تفقه در این نصوص با رعایت هنجارهای فقهی، روش استنباط صحیح و کامل را اتخاذ کنیم.
با تتبع در تراث اسلامی به دو عنوان برمیخوریم که در نگاه اول ناهمسو مینمایند. گروه اول، «الاحکام تدور مدار المسمیات» و گروه دوم «الاحکام تدور مدار الاسماء» است. در نصوص دینی آثاری داریم که حکایت از کارکردگرایی میکند مانند این روایت: «ان الله تبارک و تعالی لم یحرم الخمر لاسمها بل حرمها لعاقبتها، فما فعل فعل الخمر، فهو الخمر.» از طرف دیگر روایاتی داریم نوعی از اسم گرایی را حکایت میکنند، مانند: «انا نجد اشیاء قد وفق الله بین احکامها و ان کانت متفرقة و نجد اشیاء قد فرق الله بین احکامها و ان کانت مجتمعة.» در این وضعیت شناخت مصداق صحیح، یکی از مهمترین وظایف فقیه است.
در فقه شیعی، بیشتر فقها اصل را بر اسمگرایی قرار دادهاند مگر اینکه فقیهی با دلیل خاص از اسمگرایی دست برداشته و با توجه به فضای حاکم بر فقه و اصول و رویههای فقهی به سمت کارکردگرایی رفته است. در این تغییر روش، نهاد مناسبات حکم و موضوع در فقه مطرح میشود. در ادامه کارکردگرایی و اسمگرایی درباره غنا و موسیقی بهعنوان یکی از تعینات هنری بررسی میشود. به باور ما بابیان معنای هویتگرایی، تفاوت آن با کارکردگرایی و توضیح برخی از مصادیق فقهی آن، رویکردی جدید برای پژوهشهای فقهی باز میشود. با استفاده از این روش به دلیل تغییر هویت برخی از تعینات، حکم آن نیز عوض میشود.
درنهایت با تاکید بر اصل اسم گرایی در فقه شیعی، ملاک استفاده از کارکردگرایی یا هویت گرایی را منوط بهتصریح شارع، فهم عرف و یا ادراک عقل کرده است. البته نباید به بهانه یا با اعتماد بر اصل پر استثنا خورده اسمگرایی از کارکردگرایی و هویتگرایی غافل شد و ظرفیت وسیعی را از فقه بدون توجیه موجّه از آن گرفت.
خلاصه ماشینی:
اسمگرایی، کارکردگرایی و هویتگرایی در فقه هنر ابوالقاسم علیدوست 1 هادی جهانگشای اباجلو 2 چکیده فقیه در فقه برای پیدا کردن حکم فقهیِ موضوعات و مسائل، آیا باید بر محور اسم باشد یا کارکرد و یا هویت؟ بدیهی است که نتایج حاصل از این سه رویکرد با هم متفاوت است.
ناسازگاری اسمگرایی و کارکردگرایی این دو گروه عناوین در نگاه اول با هم ناسازگاری دارند چون در گروه اول «الاحکام تدور مدار المصلحة» آمده و لذا مصلحت و مناط در حکم مطرح میشود یا در مورد حرمت «تدور مدار المفسدة» ذکر شده اگر عنوان عوض شود راه برای قیاس، الغای خصوصیت، تنقیح مناط هم باز میشود درحالیکه در فرض دوم اسمگرایی مطرح میشود.
در همین مورد دو روایت دیگر ذکر شده که از نظر سند ضعیف است؛ بنابراین روایاتی داریم که مؤید گروه اول است اما برخی روایات یا رفتار شارع مؤید گروه دوم است.
این حرف یک نوع کارکردگرایی است یعنی چون شتر در گذشته وسیلۀ نقلیه بوده الان هم باید وسایل نقلیه را برای تعیین قیمت دیه در نظر بگیریم و این را «الاحکام تدور مدار المصلحة» بنامیم.
اگر فقط به اسم توجه کنیم و بر مبنای «تدور مدار الاسماء» عمل نماییم در حال حاضر که شتر ارزشی همانند گذشته را ندارد باید چه کنیم؟ بنابراین باید این نکته را در نظر بگیریم که شتر در آن زمان چه جایگاه، کارکرد و ارزشی داشته است و در حال حاضر بر همین اساس عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ جَمِيلِ بْنِ دَرَّاجٍ فِي الدِّيَةِ قَالَ أَلْفُ دِينَارٍ أَوْ عَشَرَةُ آلَافِ دِرْهَمٍ وَ يُؤْخَذُ مِنْ أَصْحَابِ الْحُلَلِ الْحُلَلُ وَ يُؤْخَذُ مِنْ أَصْحَابِ الْإِبِلِ الْإِبِلُ وَ مِنْ أَصْحَابِ الْغَنَمِ الْغَنَمُ وَ مِنْ أَصْحَابِ الْبَقَرِ الْبَقَرُ (الکافی، ج 7، ص 281).