چکیده:
نظریه تحلیل گفتمان انتقادی از روشهای نو و کیفی در بررسی متون است و به جای چیستی توصیف گفتمان، از چگونگی و چرایی تولید آن سخن میگوید. بر پایه این نظریه، میان متن و زمینه متن رابطه تعاملی وجود دارد. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی و بر پایه تئوری فرکلاف، سعی دارد چگونگی تعامل گفتمان علوی با گفتمان خوارج را در سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین بررسی کند. امام علی (ع) به منظور اقناع مخاطبان، نخست سرانجام تلخ برونرفت از سلطه قدرت حاکم را بیان میکنند تا مانع تغییر ایدئولوژی یاران خود شوند و در گام بعد، باطل بودن جهانبینی خوارج را آشکار و از تقابل با ایدئولوژی قدرت مسلط بر جامعه منصرف میسازند. دستاورد این نوشتار، تبیین تقابل ایدئولوژی امام با ایدئولوژی خوارج در خطبهها، اثرپذیری گفتمان علوی از رخدادهای سیاسی و اجتماعی جامعه و تاثیر گفتمان علوی بر گفتمان خوارج است.
خلاصه ماشینی:
امام علی (ع) به منظور اقناع مخاطبان، نخست سرانجامِ تلخِ برونرفت از سلطه قدرتِ حاکم را بیان میکنند تا مانع تغییر ایدئولوژی یاران خود شوند و در گام بعد، باطل بودن جهانبینی خوارج را آشکار و از تقابل با ایدئولوژی قدرت مسلط بر جامعه منصرف میسازند.
این مقاله قصد دارد با روش توصیفی ـ تحلیلی، جنبه زبانشناختی پنج خطبه (36، 58، 120، 122، 124) نهجالبلاغه که با خوارج ارتباط دارند را بررسی و فراتر از صورتهای زبانی، فضای سیاسی حاکم بر جامعه آن روز مسلمانان و رابطه قدرت و ایدئولوژی را تبیین کند.
نظریه تحلیل گفتمان انتقادی (Critical Discourse Analysis) تأثیر و تأثر محیط اجتماعی و گفتهپرداز از هم و بر هم را میکاود، «چگونگی تبلور و شکلگیری معنا و پیام واحدهای زبانی را در ارتباط با عوامل درون زبانی (زمینه متن) واحدهای زبانی، محیط بلافصل زبانی مربوطه و نیز کل نظام زبانی و عوامل برون زبانی (زمینه اجتماعی، فرهنگی و موقعیتی) بررسی میکند» (فرکلاف، 1379: 8) و درصدد است با رویکرد زبانشناسی، چگونگی پیوند آثار ادیبان با محیط اجتماعی و تأثیر این محیط بر روش و اسلوب آنان را تحلیل کند.
د) تضاد و ترادف یکی از راههای تداعی معانی در ذهن مخاطب، کاربست واژگان متضاد است (مختارعمر، 1998: 209)؛ زیرا دوگانگی فضای حاکم بر جامعه را به تصویر میکشد و موجب گسترش زاویه دید، فهم و اقناع مخاطب میشود؛ برای نمونه در پارهگفتار «حَتَّى صَرَفْتُ رَأْیی إِلَىْ هَوَاکمْ» (نهجالبلاغه: خطبه 36)، دو واژه «رأی و هوی» با تصویر دو جریان مخالف، گفتمان علوی برخاسته از خرد و اندیشه را در برابر نادرستی گفتمان رقیب برخاسته از هوی و احساس قرار میدهد.