چکیده:
بررسی مسائل اجتماعی، سیاست و حکومت از گذشتة دور تاکنون در بین ادیبان و نویسندگان متداول بوده است؛ امّا در قرن بیستم، اهتمام و توجّه به این پدیدهها منسجم و جدّیتر شد. غلامحسین ساعدی و نجیب محفوظ از نویسندگان معاصر هستند که تحت تأثیر اوضاع آشفتة سیاسی و اجتماعی، نگرش کمابیش یکسانی در داستان بازتاب میدهند. داستان «چتر» و «النّوم» که از نمونههای موفّق این دو نویسنده هستند، بهشکلی رمزی و نمادین به بحران جوامع خویش میپردازند. عنوان، شخصیّت و فضای داستان، در خدمت پیشبرد و فکر اصلی داستان است. خفقان و سرخوردگی در دوجامعه بهشکل چشمگیری قابل ملاحظه است. پژوهش حاضر با روش توصیفی - تحلیلی و در چارچوب مکتب آمریکایی و رویکرد نظری مطالعات میانرشتهای برآن است که به چگونگی بازنمایی مسائل اجتماعی در داستان «چتر» ساعدی و «النّوم» از نجیب محفوظ بپردازد تاخواننده ضمن آشنایی با فضا و بافت کلّی جامعه، دیدگاه کلّی این دو نویسنده را نسبت به جامعه بازشناسد.
دراسه قضایا الاجتماع والسیاسیه والحکومه شغلت بال الادباء والکتاب منذ زمن بعید وحتی الان. الا ان الاهتمام بهذه الدراسات تم فی القرن العشرین بشکل اکثر انسجاما وقوه. وفی السیاق المتصل یعد غلامحسین ساعدی ونجیب محفوظ من الکتاب المعاصرین اللذین اعربا عن وجهه نظرهما المماثله من خلال قصتیهما الناتجه عن تاثرهما بالظروف السیاسیه والاجتماعیه المضطربه السايده علی مجتمعیهما. وفی السیاق ذاته، ان قصتی «المظله» و «النوم» وهما من القصص الناجحه للکاتبین تصدتا للازمات الاجتماعیه وبطریقه رمزیه سمبولیه.اضف الی ذلک ان عنوان القصتین وفضاءهما السردی یخدمان الفکره السايده علیهما. ثم ان الکبت والتضییق ظاهرتان مشهودتان فی مجتمعی الکاتبین کلیهما. من هذا المنطلق ان بحثنا هذا یستهدف تسلیط الضوء علی الدلالات الاجتماعیه المنطویه ضمن قصتی «المظله» ساعدی و «النوم» لمحفوظ والمنهج المتبع فی هذه الدراسه هو المنهج الوصفی - التحلیلی وفی ضوء المدرسه الامریکیه للادب المقارن. ما یجعل القاري یستشرف بطبیعه الحال علی صوره المجتمع التی عاشها الکاتبان ویتلقی نظرتهما العامه فیما یتعلق ببیيتهما الاجتماعیه.
The study of social issues, politics, and government have long been the commonplace among literary writers; however, in the twentieth century, attention and attention to these phenomena became more coherent and serious. Gholamhossein Saedi and Najib Mahfouz are contemporary writers who, under the influence of political and social turmoil, reflect a more or less identical view of the story. The story of “Umbrella” and “Alnum”, both of which are successful examples of these writers, deal with the crises of their societies in a symbolic and symbolic way. The title, personality, and atmosphere of the story serve to propel the story forward. The chaos and frustration in the two communities is noticeable. The present study uses a descriptive-analytical method within the framework of the American school to explore how social issues are represented in the story of Saeed's “umbrella” and “Alnum”, to provide an overview of both authors and the general context of the two authors to recognize the community.
خلاصه ماشینی:
75-97 جامعهشناختی ادبی دو داستان کوتاه «چتر» غلامحسین ساعدی و «النّوم» نجیب محفوظ سیّده کلثوم مرتضایی 1 کارشناسارشد ادبیّات تطبیقی، دانشکدة ادبیّات و علوم انسانی، دانشگاه رازی، کرمانشاه، ایران الیاس نورایی 2 دانشیار گروه زبان و ادبیّات فارسی، دانشکدة ادبیّات و علوم انسانی، دانشگاه رازی، کرمانشاه، ایران تورج زینیوند 3 دانشیار گروه زبان و ادبیّات عربی، دانشکدة ادبیّات و علوم انسانی، دانشگاه رازی، کرمانشاه، ایران دریافت: 29/11/1397 پذیرش: 28/2/1398 چکیده بررسي مسائل اجتماعی، سیاست و حکومت از گذشتة دور تاکنون در بین ادیبان و نویسندگان متداول بوده است؛ امّا در قرن بیستم، اهتمام و توجّه به این پدیدهها منسجم و جدّیتر شد.
پژوهش حاضر با روش توصیفی - تحلیلی و در چارچوب مکتب آمریکایی و رویکرد نظری مطالعات میانرشتهای برآن است که به چگونگی بازنمایی مسائل اجتماعی در داستان «چتر» ساعدی و «النّوم» از نجیب محفوظ بپردازد تاخواننده ضمن آشنایی با فضا و بافت کلّی جامعه، دیدگاه کلّی این دو نویسنده را نسبت به جامعه بازشناسد.
») (همان، 1391: 27) باید گفت: شخصیّت مولدهخانم، در این داستان، نماد وطن است که درمقابل چشمان مردمانش به تاراج رفته و دچار شکستی سهمگین شده است، امّا مردمان چون معلّم، به کارهای بیهوده و خواب مشغول هستند و به یاریاش نشتافتند.
3. نتیجهگیری نجیب محفوظ، نویسندة ادبیّات معاصر مصر و غلامحسین ساعدی در ادبیّات داستانی ایران، نویسندگان موفّق و توانایی هستندکه در میان آثار فراونشان، داستان کوتاه نیز از بسامد بالایی برخوردار است، با مطالعة داستانهای ایشان میتوان پی برد که این دو همواره کوشیدهاند تا چالشهای و اجتماعی جامعة خود را در قالب داستان و رمان بهنمایش گذارند.