چکیده:
در جهان امروز، مرز میان سرگرمی، اطلاعات و سیاست با بهکارگیری رسانهها درهممیریزد. سینمای هالیوود ازجمله رسانههایی است که با استفاده از بازنمایی، مرز میان شبیهسازی و واقعیت را ازمیانبرده و حاصل این درهمآمیختگی، با نام «حاد واقعیت یا ابرواقعیت» بهمنصهظهوررسیدهاست؛ با درنظرداشتن این موضوع میتوان اینگونه بیانکرد که سینمای هالیوود و سلطه رمزگان آن، میتواند منشأ اصلی خلق حاد واقعیت باشد چراکه هالیوود بهعنوان بازیگری کارآمد در سیاست خارجی آمریکا بهدنبال بازتعریف مفهوم دشمن جدید پس از فروپاشی کمونیسم بودهاست؛ دراینمیان، پس از پیروزی انقلاب اسلامی، ارائه تصویری منفی از اسلام و ایران به یکی از گزینههای هالیوود در سیاست خارجی آمریکا تبدیلشد. در این پژوهش تلاششده، به تبیین نقش سینمای هالیوود در رمزگذاری و تصویرسازی منفی از اسلام و ایران در جهان و توصیف شکاف میان واقعیت و حاد واقعیت پرداختهشود. تلاش هالیوود برای ساخت فیلمهایی با مضمون ضدایرانی و ضداسلامی، پرسشهایی متعدد را در ذهن پژوهشگران بهوجودآوردهاست؛ پرسشهایی نظیر اینکه «چگونه سینمای هالیوود موجب بازنمایی و برجستهشدن اسلام و ایران در جهان شدهاست؟ و این بازنمایی چه تأثیری بر افکار مخاطبان داشتهاست؟». مبنای این پژوهش، مجموعه 22 قسمتی سریال «خانم وزیر» بوده که با روش نشانهشناختی سطوح سهگانه تحلیل جان فیسک بررسیشدهاست. نتیجهای که از تحلیل این فیلم، حاصل شد حول دو موضوع بازنماییشده: در آغاز میتوان تلاشهای آمریکا را برای رمزگذاری و بازنمایی سیاسی کشورهای خاورمیانه مشاهدهکرد و در مرحله بعد نیز، روند گفتگوهای (مذاکرات) صلح با ایران، برای جلوگیری از جنگ و کمک به صلح و امنیت جهانی در این سریال بهتصویرکشیدهشدهاست که درنهایت، واقعیت «امر واقع» طبق رمزها برای مخاطب ساختهمیشود.
In the current world, the media have been able to combine the boundaries of entertainment, information and politics with the use of representations. Hollywood cinema is one of the media that, using the representation, eliminated the boundary between simulation and reality, and the result of this interconnectedness, as the hyperreality, has come to fruition. With this in mind, it can be argued that Hollywood cinema and the domination of its codes can be the main source of creation of the hyperreality. As Hollywood, as an effective actor in US foreign policy, sought to redefine the concept of a new enemy after the collapse of communism Hollywood's attempt to make anti-Iranian and anti-Islamic films, Production of such movies have raised many questions for the scholars, such as how Hollywood’s actions reflects and emphasizes the image of Iran and Islam throughout the world, and how this reflection impacts the mind of the viewers. The basis of this article is the 22-episode series Madam Secretary. The identification of symbols is conducted in this paper using John Fiske three-layer analysis. The result of the analysis of this film is about two representations; In the beginning, we can see American efforts to encode and represent the political representation of Middle Eastern countries and in the next stage, peace talks with Iran have been drawn up to prevent war and help peace and global security in the series, which is, in the end, the reality of the "fact" made according to the codes for the audience
خلاصه ماشینی:
در قسمت هاي مختلف سريال يادشده به طورمکرر ميتوان شـاهد بازنمـايي تصـاويري از افـراد و مأموران آمريکايي به عنوان انسان هاي مهربان ، دلسـوز و خـوش رو بـود کـه همـواره بـه دنبـال امنيـت بين الملل و صلح جهاني بوده اند؛ درمقابل ، شخصيت هاي غيرآمريکايي سريال ، متشکل از عامه مردم و مأموراني از سوريه ، يمن ، پاکستان ، عراق ، ايران و ساير کشورهاي مسلمان هستند کـه داراي خشـونت ذاتي بوده ، حتي با هم وطنان خود نيز خشونت آميز رفتارميکرده اند؛ همچنين ايـن افـراد، چهـره هـايـي خشمگين و عبوسي داشته ، همه آنها داراي محاسني بلند بوده اند؛ اين امر به وضـوح در سـکانس هـاي قسمت ششم و شانزدهم به تصويرکشيده شده ؛ نظير حمله رژيم جديد جمهوري غرب آفريقا در کشتار مردم بکو، به دليل مخالفت دولت با آموزش هاي نوين ، حقوق زنان و اقليت هاي قومي که دراين ميـان ، بسياري از مردم بيگناه کشته شدند اما نگاه سازنده فيلم همواره در تمام قسمت هاي مختلف سريال به ايران بوده است ؛ ازجمله حاد واقعيتي که براي اين امر ميتوان نام بـرد، بازنمـايي تصـاويري از افـرادي است که در کودتاي تهران با دست بسته و از طريق جرثقيل «به حالت معلق در هوا» اعدام شده بودنـد؛ اين امر، گوياي تصويرسازي منفي و خشني از چهره مسلمانان و ايرانيها بـوده اسـت ؛ همچنـين نـوع گريم و پوشش ، موجب بروز رمزگذاري و بازنمايي شخصيت هـاي خاورميانـه اي و ايرانـي بـه عنـوان افرادي ترسناک در ذهن مخاطب ميشود چراکه در اين نوع رمزگذاري با به کارگيري لبـاس ، ظـاهري خشن ، موهاي سياه و محاسني بلند، ناخودآگاه اسـلام هراسـي و ايـران هراسـي بـه مخاطـب و بيننـده منتقل ميشود.