چکیده:
یهودیت و مسیحیت هر کدام به دلایلی در جامعة عربستان عصر نزول از اهمیت ویژهای برخوردار بودند. نظام دینی یکتاپرست آنان از نظر اخلاقی از نظامهای شرک و چندگانهپرستی متراکمتر بود. سنت دینی یهودیان و مسیحیان پوشش را برای زنان واجب دانسته و آن را نشانة عفت و پاکدامنی میداند. در حالی که روایتهای مختلفی در بارة پوشش زنان و دختران عرب وجود دارد، تا اندازهای روشن است که زنان اهل کتاب پوشیدهتر از زنان عرب بودند. اشعار، نقاشیها، و ادبیات برجای مانده از آن دوران نشان میدهد که برخی از زنان اهل کتاب تمام بدن و نیز سر و صورت خود را میپوشاندند. "جلباب" که قرآن کریم پوشیدن آن را برای زنان و دختران مسلمان لازم دانسته است، یک واژة حبشی است که مسیحیان در آنجا ساکن بودند و این نشان میدهد که پیش از آنان که اسلام حجاب را بر زنان مسلمان واجب کند، پیروان اهل کتاب پوشش کاملی داشتهاند.
خلاصه ماشینی:
"جلباب" که قرآن کریم پوشیدن آن را برای زنان و دختران مسلمان لازم دانسته است، یک واژة حبشی است که مسیحیان در آنجا ساکن بودند و این نشان میدهد که پیش از آنان که اسلام حجاب را بر زنان مسلمان واجب کند، پیروان اهل کتاب پوشش کاملی داشتهاند.
با اینکه کتاب مقدس و سنت دینی یهودیان و مسیحیان بر پوشش زنان تأکید زیادی دارد، ولی واقعیت اجتماعی در بارة زنان شبهجزیره در عصر رسالت ماجرای دیگری است که باید با استناد به شواهد تاریخی آن را فهمید.
در حالیکه برخی شواهد تاریخی تا اندازهای از وضعیت به نسبت مطلوب پوشش در میان زنان یهودی و مسیحی روایت میکنند؛ برخی دیگر از مطالعات تاریخی نشان میدهد که یهودیان و مسیحیان بیش از آنکه به سنت دینی خود پایبند باشند، از اختلاط فرهنگی با عربها تأثیر پذیرفته بودند.
در متن مسیحی شهدای حمیر که گویا به ماجرای اصحاب اخدود مربوط است و اندکی پیش از ظهور اسلام و آغاز رسالت در منطقة نجران رخ داده است، عباراتی وجود دارد که تأکید میکند زنان مسیحی پوشش کاملی داشتهاند؛ به گونهای که از این سند بر میآید آنان به طور معمول صورت خود را نیز میپوشاندند.
در آیات قرآن نیز شواهد و قرائنی در دست است که میتواند دلیلی برای وجود پوشش در میان زنان یهودی و مسیحی در زمان آغاز رسالت پیامیر باشد.