چکیده:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثر بخشی واقعیتدرمانی گروهی مبتنی بر نظریه انتخاب گلاسر بر افزایش خودکارآمدی مسیر شغلی (اطمینان به مهارتها) دانشجویان بود. روش پژوهش نیمه تجربی از نوع پیشآزمون-پسآزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری کلیه دانشجویان دانشگاه بجنورد بود. نمونه پژوهش 30 نفر از دانشجویان بودند که بهطور هدفمند انتخاب و سپس به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 15 نفر) جایگزین شدند. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه خودکارآمدی مسیر شغلی (اطمینان به مهارتها) بتز و همکاران بود که قبل و بعد از مداخله توسط هر دو گروه تکمیل گردید. گروه آزمایش در 10 جلسه برنامه واقعیتدرمانی گروهی مبتنی بر نظریه انتخاب گلاسر شرکت کردند و گروه گواه هیچ مداخلهای دریافت نکرد. دادهها با استفاده از آزمون t مستقل و تحلیل کواریانس و با کمک نرمافزار SPSS-22 تحلیل شدند. یافتهها نشان دادند جلسات واقعیتدرمانی گروهی بهطور معنیداری بر افزایش حیطههای خودکارآمدی مسیر شغلی (واقعگرایی، جستجوگری، هنری، اجتماعی، تهوری و قراردادی) تاثیر دارد
خلاصه ماشینی:
اثربخشی واقعیتدرمانی گروهی مبتنی بر نظریه انتخاب گلاسر بر خودکارآمدی مسیر شغلی The Effectiveness of Group Reality Therapy Based on Glaser's Choice Theory on Career Self-Efficacy {مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} چکیده هدف پژوهش حاضر بررسی اثر بخشی واقعیتدرمانی گروهی مبتنی بر نظریه انتخاب گلاسر بر افزایش خودکارآمدی مسیر شغلی (اطمینان به مهارتها) دانشجویان بود.
کلیدواژگان: واقعیتدرمانی، نظریه انتخاب گلاسر، خودکارآمدی مسیر شغلی Abstract The aim of present study was to investigate the effectiveness of group reality therapy based on Glaser's choice theory on career self-efficacy (skills-confidence).
بر همین اساس (2003)Betz, Borgen, Rottinghaus and Harmon خودکارآمدی مسیر شغلی - self efficacy - social-cognitive - career self - efficacy - skills- confidence - Social-Cognitive Career Theory (SCCT) (اطمینان به مهارتها) را در شش حیطه یعنی واقعگرایی 1 ، جستجوگری 2 ، هنری 3 ، اجتماعی 4 ، تهوری 5 و قراردادی 6 که در نظریه هالند مطرح شدهاند، مورد بررسی قرار دادند.
- realistic - investigative - artistic - social - conventional - enterprising برای این کار در ابتدا لازم است افراد از طریق انتخابگری و متعهد بودن به اجرای برنامههای مفید؛ عاملیت 1 و مسئولیتپذیری 2 را در زندگی کاری خود افزایش دهند چرا که عاملیت شخصی میتواند بر خودکارآمدی و نتایج مورد انتظار تأثیرگذار باشد (Zunker, 2006, Translation by Nazari, Mohsenzade, & Bostanipor, 2015) و این موضوعی است که (1965, Translation by Sahebi, 2012) Glasser در نظریه واقعیتدرمانی 3 بر آن تأکید دارد.