چکیده:
در این مقاله تحلیل نشانه شناسانه آثاری از حسین زنده رودی در مکتب سقاخانه ارایه شده است که ابتدا به معرفی هنرمند و بعد به تعریف علم نشانه شناسی و نظریه پیرس و در انتها به بررسی و تحلیل آثار انتخاب شده از هنرمند با استفاده از الگوی نشانه شناسی پیرس پرداخته شده است. این پژوهش نشان می دهد که هنرمند در خلق اثار آگاهانه و خردمندانه از نشانه ها و نماد های ایرانی بهره جسته است. حضور انبوه نماد ها و نشانه ها اعم از طلسمات، اسطرلاب، قفل، کلید و کرات در آثار زنده رودی که هنرمندانه فرم گرفته اند اصلا تصادفی نیستند بلکه منشا دینی دارند و حامل پیام های آسمانی هستند. بسیاری از نماد هایی که او بکار می گیرد و نقش می زند. از اسطوره های باستانی و ایین های تمدن های ایران در طول دوران هاست. همین امر باعث شده است تا ارتباطی عمیق و عاطفی بر اساس عقاید و باور های مخاطبین اش شکل گیرد و آوازه هنر او از مرز های ایران فراتر رود. این پژوهش بر آن است تا با توجه به روابط درون متنی و بین متنی نشانه ها و نظام های رمزگون آثار را کشف و تحلیل نماید .
خلاصه ماشینی:
واژههای کلیدی: نشانه شناسی، نقاشی خط، حسین زنده رودی، پیرس مقدمه : فرهنگ ، تمدن و هنر هر ملت یا کشوری بازتاب باورها و نگرش مردمان به جهان اطراف میباشد آثار هنری در طول قرون متمادی بر این نوع نگاه محکم و استوار بوده و با اطلاع در این پهنه علاوه بر لذت بصری از زیبایی های بصری میتوان به اندیشه های سازندگان و هنرمندان این اثار پی برد از آن جایی که فرهنگ و اصالت و بزرگی یک ملت به طور مستقیم در هنر آن جلوه می کند .
حسین زنده رودی از جمله هنرمندان پیشرو و معاصر ایران است که اثارش بر اساس ادراک وی از نمادگرایی و سنت بنیادی ممتد در طول تاریخ هنر صورت گرفته و این درک خاص از نمادگرایی آشکارا تاثیر فرهنگ کشورش را نشان می دهد.
این هنرمند ذوق خویش را سخاوتمندانه از سر چشمه های فرهنگ و تمدن ایرانی سیراب ساخته و با تلفیق نقش مایه های تزیینی و خوشنویسی ایرانی فرم هایی را خلق میکندکه هرگزتصادفی و بی جهت نیستند ، اینها غالب اوقات منشا دینی دارند ( فرانگ الگار ) حضور انبوهی از نشانه و نماد ها اعم از طلسمات، اسطرلاب ها ، کرات ، قفل و دخیل در اثار زنده رودی که دوشادوش یکدیگر نظم یافته و فرم ساخته اند انگار حامل پیام های آسمانی هستند.
سال 1339 را میتوان سر اغاز زندگی هنری حسین زنده رودی دانست پاییز همان سال تالار رضا عباسی در تهران شاهد نمایش اثاری از نقاشی های این هنرمند بود که با موضوعات غریب شان صرفا دنیای خیالی یک هنر جوی با استعداد را نشان می داد .