چکیده:
تجربه کشورها نشان داده است که در هر کشور توجه به ظهور تهدید و فرایندهای گسترش آن، ضرورتی انکارناپذیر در تحقق منافع ملی در عرصه منطقه ای و بین المللی است. علاوه براین، شناخت تهدید به عنوان اولین مرحله مدیریت بحران و برنامه ریزی امنیت ملی نیز به شمار می رود. تصمیم گیرندگان و مدیران سیاسی کشورها با استفاده از مطالعات و برنامه ریزی های اجتماعی و اقتصادی می توانند برخی از تهدیدات و مخاطرات را کاهش دهند، هرچند با شکل جدیدی از تهدیدات امنیتی نیز مواجه هستند. این امر را می توان ناشی از «اصل دگرگون پذیری» و «تغییر در نوع تهدیدات» دانست. به طور مثال، برنامه های اول و دوم توسعه اقتصادی ایران به افزایش تولید و رشد اقتصادی منجر شد و میزان مصرف سرانه و همچنین تولید ناخالص داخلی را ارتقا بخشید، اما به موزات این فرایند، کشور شاهد ظهور شکل های جدیدی از تهدیدات امنیتی شده است. این مقاله فرایند تبدیل یک پدیده را به یک مسئله امنیتی بیان می کند. هدف مقاله، کالبدشکافی تهدیدات متصور در جامعه و تبیین فرایند گسترش آنها از یک پدیده به یک مسئله امنیتی است. روش پژوهش در بخش استفاده از منابع کتابخانه ای، توصیفی و در بخش موردکاوی کالبدشکافی تهدیدات از روش خبرگی و روش تحلیلی استفاده شده است. جامعه موردبررسی، تمام اسناد، مدارک و اطلاعات موجود در این بخش است. در پایان نیز بیان می دارد؛ چه موقعی می تواند یک تهدید موجود در جامعه تبدیل به یک موضوع امنیتی شود، که عوامل موثر بر این فرایند نیز آورده شده است.
Countries experience has revealed that consideration of the emergence of threats and the processes of its expansion is a vital necessity for the realization of national, regional, and international arenas for all countries. Moreover, scrutinizing the threats is regarded as the first stage of crisis management and national security planning. Decision makers and political managers can employ some types of social and economic planning to reduce parts of the threats and risks. Yet, they may face new types of security threats. This can be attributed to the principle of transformability and changes in the type of threats. For example, the first and second plans of Iran's economic development led to an increase in production and economic growth, and promoted the consumption of per capita and GDP; yet, the country faced the emergence of new forms of security threats. This research is intended to explain how a phenomenon changes into a security problem. It aims at dissecting the threats faced by societies and to explain the process of how they extend from an ordinary phenomenon to a security challenge. The research follows descriptive method for data collection of library resources, and employs elite method and analysis in dealing with the diagnosing threats. The community involves all documents, evidences and information contained in this section.
خلاصه ماشینی:
هرچندگاهی مقوله ای مانند گسترش تسلیحات نظامی میتواند به عنوان ترکیبی از توان و یا هدفی جدا از تهدید درنظر گرفته شود، خطرهای ناشی از خشونت های داخلی افزایش یافته و افزایش نقش بازیگران غیردولتی در تأمین منافع ملی به شکل گیری عوامل تهدیدزای جهانی مانند شبکه تروریست ها و تروریسم ساختاری و همچنین گونه های جدید خشونت ساختاری منجر شده است ؛ لذا با گسترده ترشدن مفهوم امنیت ، خطرها پیچیده تر و کم تر قابل محاسبه شده است (٦٣ - ٦٢ :٢٠١١ ,Brauch).
جامعه نیازمند گونه های مختلف امنیت ملی است و این امر بیش از هر عامل در سایه شناخت عوامل یا عناصر تهدید امنیتی امکان پذیر خواهد بود.
آیا موضوع تهدید چیزی است که هنوز واقع نشده است و احتمال وقوع آن میرود و براساس ترساندن مورد استفاده قرار میگیرد؟ آیا موضوع تهدید به پدیده یا رویدادی که درحال رخ دادن است و امنیت سامانه موردنظر را به خطر انداخته است نیز اطلاق میشود یا چنین چیزی از حوزه تهدید خارج و وارد حوزه های دیگر مثل «حمله » میشود؟ در پاسخ به این سؤالات میتوان گفت موضوع تهدید، صرفا پدیده یا وضعیتی احتمالی با ویژگی ایجاد ترس نیست .
درواقع ، آسیب ها در هر واحد سیاسی این امکان را دارد که به تهدید تبدیل شود و تهدیدات نیز ممکن است به حوزه مسائل خطرناک وارد گردد.
شاخص های جداسازی تهدیدات برای اینکه یک مسئله در داخل کشور به موضوع امنیتی یعنی آسیب یا مشکل ، تهدید یا خطر و بحران تبدیل شود، حداقل سه شاخص اصلی را باید مدنظر قرار داد: ١.