چکیده:
در مکتب تشیع امامی، امور دنیایی و سیاسی جامعه در ارتباطی تنگاتنگ با مسائل آخرت تعریف شدهاند. دین و سیاست تفکیکناپذیر است و رهبران معصوم علیه السلام مهمترین سیاستمداران امت معرفی شدهاند. سیاست در سیرة رهبران معصوم اسلام علیه السلام از اصولی برخوردار است که آن را با نظامات سیاسی دنیا متمایز کرده است.
در این مقاله برآنیم، با روش نقلی و تاریخی و بررسی منابع تاریخ اسلام، اصل «پرهیز از ظلم و خشونت» در سیرة سیاسی امیرمومنان علی علیه السلام را بررسی کنیم.
بیانات و نامههای حضرت به والیان و استانداران بهویژه، نامه حضرت به مالکاشتر و روایات تاریخی بیانگر این است که جز در موارد اجرای قانون و عمل به دستورات وحی، کوشش حضرت بر این بود تا در پی اجرای عدالت بوده و از توسل به خشونت و ظلم پرهیز کند. امیرمومنان علیه السلام از به دست آوردن قدرت و حفظ آن را به هر قیمتی، چون خونریزی، عمل بر اساس سوءظن و بهکارگیری قهر و شمشیر برای وادار کردن جامعه به اطاعت، گریزان بود.
خلاصه ماشینی:
در این نوشتار بعد از بیان نوع نگاه فراگیر امام( به مردم و گستراندن چتر حمایتی خود بر سر همة افراد جامعه و نیز ایستادگی بر اصول و آرمانها و اجرای قوانین شریعت اسلام، به مصادیق متعددی از سیرة سیاسی حضرت اشاره میکنیم که حضرت در آن موارد از ظلم و خشونت پرهیز داشتند و نهایت تلاش خود را در مدارای با مخالفان بهکار میبردند.
در این خویشتنداری دخیل بود؛ اما از دست رفتن یاران رسول خدا( در این فتنه و بروز خشونت و وقوع خونریزی در میان مردمی که باید در مقابل خطرات دیگر سد محکمی باشند، از مهمترین دلایل خویشتنداری حضرت است (ابنعساکر، 1415ق، ج42، ص433ـ434).
حضرت در این دوران با بدترین دشمنها و دشمنیها مواجه بود و خود نیز از قدرت لازم برای سرکوب آنان برخوردار بود، اما چنین نکرد و همواره به جای خشونت در مقابل معارضان خویشتنداری به خرج داد.
حرمت خون و پرهیز از خونریزی امیرمؤمنان علی( در حکومت خود به شدت از خشونت و خونریزی پرهیز داشت؛ زیرا هدف حضرت از قدرت و حکومت، ساختن جامعهای آباد و مبتنی بر عدالت بود تا ضعیف بتواند بدون لکنت زبان، حق خود را از قوی بگیرد (نهجالبلاغه، 1379، نامه53).
پیش از آغاز نبرد جمل حضرت قرآنی را به دست گرفت و به اصحاب فرمود: «از شما چه کسی این قرآن را به سوی این گروه میبرد تا آنان را به آن دعوت کند و اگر دست او را قطع کردند آن را به دست دیگر بگیرد و اگر دو دستش را قطع کردند، قرآن را به دندان بگیرد»؟ جوانی به نام مسلم اعلام آمادگی کرد که این کار را انجام دهد (ابنابیالحدید، 1404ق، ج9، ص112).