چکیده:
نظریه غالب در مورد تعداد عناصر بسیط اولیه (اسطقسات) در طبیعیات قدیم، متعلق به مشائیان است که تعداد آنها را چهار عدد دانسته اند. ایشان سه دلیل در اثبات نظریه خود بیان کرده اند که عبارت اند از: ۱. استدلال از طریق جایگاه طبیعی اجسام و میل طبیعی آنها بر اساس کیفیت های سنگینی و سبکی؛ ۲. استدلال از طریق کیفیت های ملموس اصلی مشترک میان اجسام(گرمی، سردی، خشکی و تری)؛ ۳. استدلال از طریق ترکیب و تحلیل. ایشان سپس مصادیق عناصر اربعه(خاک، آب، هوا و آتش) را به نحو استقرایی تعیین کرده اند. ابوریحان بیرونی و سهروردی با این نظریه مخالفت کرده و آتش را عنصر مستقلی به شمار نیاورده اند و آن را همان هوای داغ دانسته اند. سهروردی با تغییر ملاک تقسیم بندی اجسام بسیط اولیه، آنها را بر اساس کیفیت های مبصر و میزان عبور نور از آنها دسته بندی کرده و تعداد عناصر را سه عدد(حاجز، مقتصد و لطیف) دانسته است. در این مقاله دلایل مشائیان و اشکالات سهروردی در مورد عناصر اربعه مورد نقد و بررسی قرارگرفته و نشان داده شده است که دلیل مخالفت سهروردی با عنصر دانستن آتش در طبیعیات و تغییر ملاک تقسیم بندی عناصر بسیط اولیه توسط وی، از نظام خاص الهیاتی وی ناشی شده است و او درنهایت، نظام طبیعیاتی کامل و مستقلی بر اساس نظریات خود بنا نکرده است.
خلاصه ماشینی:
تنها در برخي از آثار، به نظر خاص شيخ اشراق در مورد تعداد عناصر اشاره شده است (نک به : سبزواري، ١٤٢٢هـ، ج ٤، ص ٤٣١؛ يزدان پناه ، ١٣٩٥، ص ١٣٢؛ همو، ١٣٨٩، ج ٢، ص ٣٩٨)، اما به اين نکته توجه نشده است که وي به صورت مبنايي با نظريۀ مشائيان مخالفت کرده است و با تغيير ملاک تقسيم بندي عناصر بسيط ، آنها را سازگار با نظام نوري خود دسته بندي کرده است .
در اينجا به نحو اجمالي اين اصطلاحات بررسي ميشوند: رکن : ازآنجاکه ارکان هر چيزي، اموري هستند که قوام آن شي ء به آن است (ابن منظور، ١٤١٤هـ، ج ٤، ص ٥٨١؛ جرجاني، ١٣٧٠، ص ٤٩)، اجسام بسيط اوليه را به اعتبار آنکه قوام عالم به آنها بوده و عالم از آنها پديد مي آيد، رکن ناميده اند(ابن سينا، ١٤٠٠هـ الف ، ص ٩٦؛ رازي، ١٤٠٤هـ، ج ١، ص ١١٠؛ طوسي، ١٣٧٥، ج ٢، ص ٢٥١، ٢٦٤).
عناصر چهارگانه از نظر ابن سينا ابن سينا در آثار مختلف خود برهان هايي در اثبات چهار مورد بودن عناصر مطرح کرده است (ابن سينا، ١٤٠٤ هـ الف ، ج ٢، کون و فساد، ص ١٤٧-١٥٩؛ طوسي، ١٣٧٥، ج ٢، ص ٢٥١-٢٥٥؛ ٢٦٤-٢٦٧) که عبارت اند از: الف ) برهان بر اساس کيفيات سنگيني و سبکي اجسام ؛ ب ) برهان بر اساس کيفيات گرمي، سردي، تري و خشکي اجسام ؛ ج ) برهان هاي ترکيب و تحليل .