چکیده:
هدف مطالۀ حاضر تحلیل ارتباط میان توانمندسازهای سیستم ساخت انعطافپذیر انسانی مبتنی بر نقشه شناختی فازی در صنعت خودروسازی ایران میباشد. مبانی نظری و تحلیلهای مربوطه با استفاده از قضاوت گروه خبره انجام گرفت. از آنجایی که اعضای گروه تمایل داشتند با متغیرهای زبانی و لفظی منظور خود را برسانند؛ لذا از مجموعه گسستهای از برچسبهای لفظی در قالب نقشههای شناخت فازی، بمنظور تبیین ارتباط بین توانمندسازها بهرهگیری شد. جامعۀ آماری دو نوع بوده است. جامعه اول شامل 20 نفر از خبرگان صنعت خودروسازی بوده که با سیستم ساخت انعطاف پذیر انسانی آشنایی داشتهاند. که از بین آنها 10 نفر به طور تصادفی انتخاب شدهاند. جامعه دوم شامل 320نفر از کارکنان شرکتهای شامل شرکتهای ایران خودرو، پارس خودرو، زاگرس خودرو، سایپا، کرمان خودرو، گروه بهمن و مدیران خودرو بوده با استفاده از فرمول کوکران 174 نفر به شیوه نمونهگیری تصادفی برگزیده شدند. نتایج نشان داد کلیدیترین توانمندسازهای سیستم ساخت انعطافپذیر انسانی عبارتند از: تعهد کارکنان، پرسنل آموزش دیده، مشارکت و تعهد مدیریت ارشد، برنامهریزی بلندمدت مؤثر، وضعیت مالی مطلوب سازمان، کاهش هزینه نگهداری، فرهنگ کار در سازمان، رضایت کارکنان، مشوقها و پاداشها، و تکنیکهای عملیاتی و کنترل. پیشنهاد میگردد با توجه به نقش و اهمیت جایگاه عامل انسانی در سیستم ساخت انعطافپذیر، یک نقشه راه در صنایع خودروسازی جهت جلوگیری از هدررفت منابع بویژه منابع انسانی تدوین گردیده تا بتوان در فرایند برنامهریزی استراتژیک جهت بروز نمودن اهداف و چشم انداز شرکت از آن بهره گرفت.
This study aimed to analyze the relationship among Humanized Flexible Manufacturing System (HFMS) enablers in auto-manufacturing Industries using the Fuzzy Cognitive Map (FCM) approach. The theoretical foundation of the study was set and consolidated through a comprehensive literature review and based on views from 10 experts in Iran auto-manufacturing companies. The research population comprised 20 auto-manufacturing industry experts familiar with the HFMS system and 320 employees at car manufacturing companies including Iran Khodro, Pars, and Zagros, Saipa, Kerman, Bahman and Modiran Khodro companies. A sample of 10 from the experts and 174 from the employees were randomly selected using Cochran Formula. The relationship among the HFMS system enablers was investigated by analyzing verbal tags in the form of FCM. The findings revealed that the most important flexible HFMS system enablers comprised employees’ commitment, availability of trained personnel, top management involvement and commitment, effective long-term planning, sound favourable financial condition, reduced maintenance cost, organizational work culture, employees’ satisfaction, provision of incentives and rewards and operational and control techniques. The findings underscore the key role of human factor in the FMS and signify the need for developing a road map in car-manufacturing companies that can be employed to prevent the loss of resources including human resources and updat the company’s objectives and perspectives in the strategic planning process.
خلاصه ماشینی:
نتايج نشان داد کليدي ترين توانمندسازهاي سيستم ساخت انعطاف پذير انساني عبارتند از: تعهد کارکنان ، پرسنل آموزش ديده ، مشارکت و تعهد مديريت ارشد، برنامه ريزي بلندمدت مؤثر، وضعيت مالي مطلوب سازمان ، کاهش هزينه نگهداري ، فرهنگ کار در سازمان ، رضايت کارکنان ، مشوق ها و پاداش ها، و تکنيک هاي عملياتي و کنترل .
در نهايت با استفاده از رويکرد ترکيبي نقشه شناختي فازي ١ و گروه کانوني ، چگونگي ارتباط ميان اين عوامل مرتبط با توانمندسازهاي سيستم ساخت انعطاف پذير انساني تحليل و تبيين گرديد.
196 جدول شماره ٥: ماتريس اوليه کارشناس (به تصویر صفحه رجوع شود) سطرهاي ماتريس جدول فوق به ترتيب شامل ده عامل مؤثر بر به کارگيري سيستم ساخت انعطافپذير انساني به شرح : تعهد کارکنان ، پرسنل آموزش ديده ، مشارکت و تعهد مديريت ارشد، برنامه ريزي بلندمدت مؤثر، وضعيت مالي مطلوب سازمان ، کاهش هزينه نگهداري، فرهنگ کار در سازمان ، رضايت کارکنان ، مشوق ها و پاداش ها، و تکنيک هاي عملياتي و کنترل ، و ستون هاي ماتريس شامل پاسخ هر يک از ده خبره مورد نظر در خصوص امتياز هر يک از اين عوامل است .
مرور ادبيات پژوهش ، بهره گيري از نظر خبرگان و کارشناسان ، و نتايج تحليل آماري نشان داد که اصلي ترين عوامل مرتبط با توانمندسازهاي سيستم ساخت انعطاف پذير انساني در صنايع خودروسازي شامل : تعهد کارکنان ، پرسنل آموزش ديده ، مشارکت و تعهد مديريت ارشد، برنامه ريزي بلندمدت مؤثر، وضعيت مالي مطلوب سازمان ، کاهش هزينه نگهداري، فرهنگ کار در سازمان ، رضايت کارکنان ، مشوق ها و پاداش ها، و تکنيک هاي عملياتي و کنترل ميباشند.