چکیده:
ثقةالاسلام کلینی و شیخ صدوق، دو محدث بزرگ امامیه و صاحب دو اثر گرانسنگ حدیثی الاصول من الکافی و التوحید، هر کدام میراثبر جریانی از تاریخ حدیث و کلام روایی امامیه هستند که بر پایه الگو و نظام معرفتی خویش، روایات مرتبط با اراده خداوند را گزینش و تبویب کردهاند. نقاط اشتراک نظر این دو محدث عظیمالشان همانند حدوث اراده، صفت فعل بودن، حتمی و غیرحتمی بودن و پوشش عالم تکوین و تشریع و... اگرچه فراوان است، اما بارزترین نقطه افتراق شیخ صدوق و کلینی، در نحوه ارائه مضامین دیگری از مطالب مرتبط با اراده خداوند، همچون مراتب فعل الهی است. کلینی اگرچه بر حسب روایاتی به ذومرتبه بودن فعل خداوند معتقد است، اما شیخ صدوق همین مضامین را احتمالا از آن رو که قرابتی با جبر در افعال دارد، نقل نکرده و وجهه همت خویش را بیان نقش الهی در مشیت آدمی، و نشان دادن عمومیت و شمول اراده و مشیت خداوند قرار داده است.
خلاصه ماشینی:
کلینی اگرچه بر حسب روایاتی به ذومرتبه بودن فعل خداوند معتقد است، اما شیخ صدوق همین مضامین را احتمالا از آن رو که قرابتی با جبر در افعال دارد، نقل نکرده و وجهه همت خویش را بیان نقش الهی در مشیت آدمی، و نشان دادن عمومیت و شمول اراده و مشیت خداوند قرار داده است.
اینکه ملاک و قاعده کلینی برای تشخیص صفات ذات از فعل چیست را در ادامه بررسی خواهیم کرد، اما به عنوان مقدمه باید توجه کرد که کلینی به غیر از باب پیشگفته در خصوص اراده، در دو باب دیگر نیز از اراده الهی سخن به میان آورده است؛ نخست «باب فی أنه لا یکون شیء فی السماء و الأرض إلا بسبعة» با دو روایت و دوم، «باب المشیئة و الإرادة» با شش روایت.
در مجموع، ماهیت اراده یا همان فعل تکوین نزد کلینی، امری ذومراتب است که کلینی روایات آن را در باب مستقلی با عنوان «باب فی أنه لا یکون شیء فی السماء و الأرض إلا بسبعة» دنبال نموده؛ اگرچه در روایات «باب المشیئة و الإرادة» نیز به پارهای از این مراتب هم اشاره کرده است.
البته این نکته نباید از نظر مخفی بماند که شیخ صدوق تمام روایاتی را که در بخش تحلیل روایات از اراده پیرامون علم فعلی خداوند از آن یاد شد، نقل کرده و بدان معتقد است و بر همین اساس، به آسانی میتوان نتیجه گرفت که این تقدم علم بر مشیت، تقدم علم ذاتی خداوند بر مشیت و فعل الهی است.