چکیده:
یکی از مباحث مهمّ کلامی در بین فرق اهلسنت «رویت خداوند با چشم» است. درباره عدمرویت خداوند با چشم در این دنیا، اتفاقنظر وجود دارد و فقط درباره پیامبرصلّی الله علیه و آله و سلّم اختلافنظر است، که بعضی نصوص رویت را برای ایشان اثبات میکند. اما درباره مسئله رویت خداوند در قیامت، میان فرق اهلسنت اختلافنظر وجود دارد. ابنتیمیه به وقوع قطعی دیده شدن خداوند در آخرت معتقد است و آن را محصول دلیل عقلی، ظاهر آیات، نصوص متواتر و عقیده سلف قلمداد میکند. این در حالی است که طبق براهین عقلی، چنین امری مستلزم مادی و جسمانی بودن خداوند است و برخی آیات و احادیث نیز رویت خداوند را انکار و ابطال میکنند، و همچنین در میان سلف صالح پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم افرادی همچون حضرت علی علیه السّلام وجود دارند که سخنان آنها بر دیده نشدن پروردگار دلالت دارد.
خلاصه ماشینی:
دربارۀ عدمرؤیت خداوند با چشم در این دنیا، اتفاقنظر وجود دارد و فقط دربارۀ پیامبر( اختلافنظر است، که بعضی نصوص رؤیت را برای ایشان اثبات میکند.
این در حالی است که طبق براهین عقلی، چنین امری مستلزم مادی و جسمانی بودن خداوند است و برخی آیات و احادیث نیز رؤیت خداوند را انکار و ابطال میکنند، و همچنین در میان سلف صالح پیامبر( افرادی همچون حضرت علی( وجود دارند که سخنان آنها بر دیده نشدن پروردگار دلالت دارد.
رؤیت خداوند با چشم از حیث امکان و وقوع آن در دنیا و در آخرت، به دو بحث تقسیم میشود: ابنتیمیه معتقد است که بهاجماع سلف امت و پیشوایان آنها، بر «عدمرؤیت خداوند با چشم در این دنیا» اتفاقنظر وجود دارد؛ چراکه پیامبر( فرمودهاند: «هیچکس پرودگارش را نمیبیند تا از دنیا برود».
او در پایان عقیدۀ واقعی خود را دربارۀ دیده شدن پروردگار بیان میکند و مینویسد: چون واجبالوجود از حیث وجود، کاملترین موجودات و دورترین اشیاء نسبت به نیستی است، لذا برای مرئی بودن شایستهترین موجودات به شمار میآید.
2. دلایل نقلی ابنتیمیه برای اثبات رؤیت خداوند، به آیات و روایات نیز تمسک کرده است که در ادامه به ذکر مهمترین آنها پرداخته میشود.
بررسی و نقد این دلیل ابنتیمیه بر این باور است که اجماع سلف امت و پیشوایان، بر رؤیت پروردگار است، در حالی که این ادعا برخلاف حقیقت است؛ چراکه در سلف صالح نبی مکرم اسلام(، افرادی مانند حضرت علی( و صدیقۀ طاهره( حضور داشتند که به نفی رؤیت خداوند معتقد بودند، و همین امر، بهترین دلیل بر نقض مدعای ابنتیمیه خواهد بود.