چکیده:
نفوذ ازجمله مسائلی است که امروزه بازیگران سیاسی تلاش میکنند با بهکارگیری موثر، در پیشبرد منافع خود، از آن استفاده کنند. مقاله پیش رو با تمرکز بر دیدگاههای مقام معظم رهبری در مورد گونهشناسی و ویژگیهای نفوذ و همچنین نقش سازمانهای اطلاعاتی در این فرآیند، به دنبال پاسخگویی به این پرسش است که «نهادهای اطلاعاتی درروند نفوذ بازیگران روابط بینالملل بر دیگران چگونه ایفای نقش میکنند؟» همچنین با توجه به رویههای تاریخی مبنی بر تاثیرگذار بودن سازمانهای اطلاعاتی بر نفوذ، پژوهش حاضر به دنبال واکاوی رابطه این دو مقوله و بیان تحلیلی از مکانیسم عملیاتی سازمانهای اطلاعاتی درروند نفوذ بر دیگران میباشد. این مقاله در پاسخ به این پرسش ضمن ارائه پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی و با گردآوری دادهها با روش اسنادی و کتابخانهای بر این یافته است ؛ که سازمانهای اطلاعاتی و نفوذ دارای رابطهای دوسویه هستند؛ بهگونهای که اگر نهادهای اطلاعاتی برداشت سیاستگذاران از نفوذ را شکل دهند، کارکرد اولیه آنها بروز مییابد و اگر سیاستگذاران دستور کار سازمانهای اطلاعاتی را مبنی بر اجرایی ساختن نفوذ شکل دهند، کارکرد ثانویه سازمانهای اطلاعاتی ظهور پیدا میکند؛ بنابراین سازمانهای اطلاعاتی در کارکرد اولیه صرفا دارای نقش شناختی هستند که به شناسایی مدخل نفوذ پرداخته و نتایج حاصله را برای تصمیمگیری نهایی در اختیار سیاستگذاران قرار میدهند؛ و همچنین سازمانهای اطلاعاتی در کارکرد ثانویه علاوه بر نقش شناختی که به شناسایی شکل نفوذ اعم از نوع نفوذ علمی، نفوذ فرهنگی، نفوذ سیاسی و نفوذ جریانی میپردازند، دارای نقش اجرایی هم برای عملیاتی ساختن انواع نفوذ بیانشده هستند.
خلاصه ماشینی:
بنابراین میتوان برای سازمانهای اطلاعاتی در جهت نفوذ در دیگران دو نقش متمایز در نظر گرفت که عبارتاند از: یک، نقش شناختی که متضمن وظیفهی اول سازمانهای اطلاعاتی یعنی تولید اطلاعات و شناخت پنهان است؛ و دوم، نقش اجرایی که شامل اقدامات پنهان این سازمانها در بعد عملیاتی میشود.
» درواقع، در بسیاری موارد، سیاستگذار مدخلهایی که لازم است در راستای پیشبرد منافع خود دست به نفوذ بزند را نمیشناسد، به همین خاطر سازمانهای اطلاعاتی با تمرکز بر جمعآوری و تحلیل اطلاعات درباره روند وقایع و رویدادهای خارجی شناخت صحیحی را در این مورد در اختیار سیاستگذاران قرار میدهد.
با توجه به تعریف صورت گرفته از نفوذ، درواقع این سازمانها در نقش شناختی خود به تولید اطلاعات در مورد مدخلهایی که در راستای منافع ملی، رهبری و تسلط بر دیگر بازیگران ضرورت دارد و امکان بالفعل شدن آن وجود دارد، میپردازند و آن را در اختیار سیاستگذاران قرار میدهند.
در شناسایی مدخل نفوذ، این سازمانها نقشی فعالانه دارند چراکه اطلاعات شناختی آنها است که برداشت سیاستگذاران را شکل میدهد؛ اما در شناسایی شکل نفوذ، سازمانهای اطلاعاتی نقشی منفعلانه داشته و صرفا بازوی اجرایی تصمیم سیاستگذاران در جهت عملیاتی ساختن نفوذ سیاسی هستند.
سازمانهای اطلاعاتی در جهت ایفای نقشی اجرایی خود در این روند نفوذ گذاری، با استفاده از اطلاعات شناختی که در اختیار دارد، بر رفتار دولت ب بهگونهای تأثیرگذاری میکند که آن دولت رفتار و یا عملی را تولید کند که در راستای منافع دولت الف است.