چکیده:
تلاش برای پژوهش و نشر فرهنگ و دانش اسلامی در سطحی فراگیر، با استفاده از اصول و قواعد شناختهشده علمی و تجربههای فراملی و پرهیز از سلایق محلی شخصی، عناصری است که همواره مورد نظر اندیشوران بوده است. پرسش آن است که آیا درباره مدیریت منابع مرجع مانند دانشنامهها و فرهنگنامهها و منابعی از این دست و چگونگی پژوهش و تدوین آنها در حوزه اسلامی، به جز آنچه اکنون متداول است، شیوه دیگری نمیتوان جستجوکرد تا ضمن افزایش بهرهوری علمی، هزینههای بسیار بالای این نوع فعالیتها را کاهش دهد. نویسنده برای پاسخ به همین پرسش، به نقش فوقالعاده دستگاه شناختهشده اصطلاحنامه و روش آن در مدیریت، طراحی و تدوین منابع مرجع پرداخته و اهمیت آن را به لحاظ بهرهگیری از شیوههای علم اطلاعات و دانششناسی گوشزد کرده است. او بر این باوراست که این استاندارد تحولی اساسی در مدیریت، سازماندهی، منطق و ساختار آثار مرجع در حوزه دین پدید میآورد؛ ازاینرو آن را نماد مرحله موثری در اینگونه پژوهشهای علمی بهشمار آورده و چند و چون این راهبرد را با بیان نمونههایی از علوم قرآنی تحلیل و بررسی کرده است.
خلاصه ماشینی:
برای پژوهش کامل و پوشش همه دادهها و مباحث موجود این رشتۀ گستردۀ معرفتی (که درباره قرآن و موضوعات مرتبط با قرآن است و بهتبع قرآن، نوشونده و تازه خواهد بود ) و ارائه گزارش جامع گسترشپذیر و روزآمد درست آن، نمیتوان به تعریفی بسنده کرد و بر محور آن مدخلهایی را درج کرد یا فقط بر منابعی از علوم قرآن متوقف شد و بر محور آنها مدخلهایی را استخراج کرد، بلکه مناسب است با نیم نگاهی به تعریف یادشده و همچنین تحلیل منابع علوم قرآنی، از سیستمی از قبل طراحیشده به شناسایی و گزینش اصطلاحات، کلیدواژهها و مدخلها (که نماد یک حوزه دانش هستند و پژوهش جامع از طریق آنها ممکن است) پرداخت و با ساماندهی آنها، نخستین پایه را بهگونهای نظاممند ایجاد کرد و آن، بهرهگیری از علم اصطلاحشناسی و دستگاه شناختهشده اصطلاحنامه و روش آن است که یکی ازکاربردهای ضمنی اصطلاحنامه تخصصی از منظر علم اطلاعات و دانششناسی همین است؛ زیرا همانگونه که گفتیم سنگ بنای پژوهش علوم، اصطلاحات است و هیچ مدخل درست علمی، ممکن نیست، مگر از راه شناخت اصطلاحات آن، تا بر پایه آنها، مفاهیم علمی دانش مورد نظر انعکاس یابد و مداخل درون علم کشف و بهدرستی ارائه شود.