چکیده:
بیشتر تحلیلگران غربی به ویژه آمریکایی، عمدتاً از منظر واقعگرایی تهاجمی به سیاست خارجی ایران در عراق مینگرند. این نویسندگان اهداف و راهبردهای سیاست خارجی ایران را بیشینهسازی قدرت در راستای هژمونی منطقهای، شدیداً فرقهگرایانه و تهاجمی ارزیابی میکنند. مقاله حاضر برخلاف رویکرد فوق، از دریچه موازنه تهدید «استیون والت» به سیاست خارجی ایران در عراق از سال 2003 تا 2018 مینگرد. آنچه راهبرد اصلی سیاست خارجی ایران در قبال عراق را شکل داده است، پاسخ به تهدیداتی بوده است که در دو سطح خارجی- غیر عراقی و عراقی، منافع و امنیت ملی ایران را هدف قرار میداد. این تهدیدات در سطح غیرعراقی به حضور نظامی آمریکا در عراق و در پیشگیری سیاست تغییر رژیم در قبال ایران باز میگشت. درسطح عراقی نیز، شکلگیری دوباره یک دولت تهدیدساز در بغداد یا دولتی وابسته به آمریکا و امکان تجزیه کشور در اثر گرایشهای تجزیهطلبانه کردها و ظهور داعش، از جمله نگرانیهای مقامات تهران بودند. این مقاله به دنبال پاسخ به این پرسش است که جمهوری اسلامی ایران در سیاست خارجی خود در قبال تحولات داخلی عراق پس از سقوط صدام، چه اهدافی را دنبال نموده است؟ مقاله ضمن بهرهگیری از آمارها و دادههای مستند، با روش توصیفی- تحلیلی این فرضیه را به آزمون قرار خواهد داد که جمهوری اسلامی ایران به دلیل رفع تهدیدات پیرامون خود، هدفی را که در سیاست خارجی خود در قبال تحولات داخلی عراق، پس از سقوط صدام دنبال نموده، حفظ تمامیت ارضی عراق از طریق حمایت از یک دولت دوست و متحد در این کشور بوده است.
خلاصه ماشینی:
اين مقالـه بـه دنبـال پاسخ به اين پرسش است که جمهوري اسلامي ايران در سياست خارجي خود در قبال تحولات داخلـي عـراق پس از سقوط صدام ، چه اهدافي را دنبال نموده است ؟ مقاله ضمن بهره گيري از آمارهـا و داده هـاي مسـتند، بـا روش توصيفي- تحليلي اين فرضيه را به آزمون قرار خواهد داد کـه جمهـوري اسـلامي ايـران بـه دليـل رفـع تهديدات پيرامون خود، هدفي را که در سياست خارجي خود در قبال تحولات داخلـي عـراق ، پـس از سـقوط صدام دنبال نموده ، حفظ تماميت ارضي عراق از طريق حمايت از يک دولت دوسـت و متحـد در ايـن کشـور بوده است .
ايران در اين راستا با حضور مؤثر در عرصه سياسي عـراق ، از همـان ابتـدا سـعي کـرد کـه قـدرت از نيروهاي ائتلاف به يک دولت منتخب مردم عراق واگذار شود و در نزديک کردن احزاب و گروه هـاي سياسي شيعه و کرد به همديگر و تقويت موضع آن ها در انتخابات هاي سال ٢٠٠٥ نقش مهمي داشت .
حسن کاظمي قمي سفير سابق ايران در عراق اين مطلب را نيز تأييد و بيان ميکند: «که در اين مقطع ، کاهش نفوذ ايالات متحده در روند سياسي عراق و تشکيل يک دولت متحد و دوست در بغداد که مواضع خصمانه سابق را در خصوص ايران نداشته باشد و نگرانيهـاي ايران را در خصوص تهديدات امنيتي حضور نيروهـاي آمريکـايي در عـراق را درک کنـد، از مهم ترين اهداف سياست خارجي ايران در تعامل با نيروهاي سياسي مختلف عراقي و حضـور مؤثر در معادلات سياسي اين کشور بود» (کاظمي قمي،١٣٩٧: مصاحبه شخصي).
ت - تهديدات ناشي از تجزيه عراق براي ايران بخشي از راهبرد اصلي سياست خارجي جمهوري اسلامي ايـران در قبـال عـراق ، حفـظ تماميـت ارضي عراق بود که با ظهور داعش و همه پرسي اقليم کردستان با چالش مواجه شد.