چکیده:
هدف اصلی این پژوهش بررسی بازنمود زبانی نگرش جامعهی فارسی زبان به مقولهی خارجیو تاثیر متغییر اجتماعی جنسیت بر این بازنمود است. این پژوهش در چارچوب نظری زبانشناسی اجتماعی-شناختی انجام میگیرد و مبتنی است بر تحلیل کمی دادههای به دست آمده از شیوهی پیمایشی به وسیلهی پرسشنامه از یک سو و مقایسهی این یافتهها با دادههای به دست آمده از تحلیل کیفی که خود بر مبنای گفتگو بنا شدهاند. در این پژوهش در مجموع 412 نسخه پرسشنامه به شیوههای مذکور جمعآوری شده و با استفاده از آزمونهای آماری (شامل آزمون تی تکمتغیره و آزمون تی دو متغیر مستقل) به این نتیجه رسیدهایم که به طور کلی بازنمودهای زبانی نشان میدهند نگرش چندان مثبتی در جامعهی هدف نسبت به خارجیها وجود ندارد و پیشفرضهای نه چندان مثبت، حتی از سوی زنان بیشتر از مردان هستند.در طراحی پرسشنامههای این پژوهش از یک آزمون زبانشناختی به نام آزمون اما استفاده شده و در نهایت به این نتیجه رسیدهایم که آزمون مذکور میتوانددر بررسی نگرشهای زبانی مورد نظر مابه کار رود.
The study aims to investigate the linguistics representation of Persian speaker society attitude towardsforeigners and impact of gender on this attitude. The study is generally in the framework of recent theories in cognitive sociolinguistics. Methodology of this research is of two kind: survey (questionnaireform) and qualitative (dialogue). Totally 412 questionnaireforms have been collected and extracted data from this data collection has been investigated by statistical tests. These statistical tests are including One Sample t Test and Two Independent Samples t Test. Themain resultsinclude: 1) target society has no positive attitude on foreigners. 2) Women have more negative attitude towards foreigners. A linguistic toolcalledBut Testhas been used in our study. Finally,one of our results is that But Testcan investigate our target attitudes.
خلاصه ماشینی:
در این پژوهش، درمجموع 412 نسخه پرسشنامه به شیوههای مذکور جمعآوری شده و با استفاده از آزمونهای آماری (شامل آزمون تی تکمتغیره و آزمون تی دومتغیر مستقل) به این نتیجه رسیدهایم که بهطور کلی بازنمودهای زبانی نشان میدهند نگرش چندان مثبتی در جامعۀ هدف درقبال خارجیها وجود ندارد و این پیشفرضهای نهچندان مثبت، حتی از سوی زنان بیشتر از مردان است.
در این پژوهش، بهدنبال پاسخ این پرسشها هستیم که بازنمود زبانی نگرش جامعۀ فارسیزبان نسبتبه خارجیها چگونه است؟ عامل جنسیت در این بازنمود تا چه میزان تأثیر دارد؟ و بالأخره اینکه آزمون اما بهمثابۀ یک ابزار زبانی تا چه اندازه توانایی سنجش این بازنمودهای زبانی را دارد؟ از نخستین دورانی که زبانشناسی نوین بهمثابۀ یک علم پا به عرصۀ وجود گذاشت، همواره جنبۀ اجتماعی زبان موردتوجه متفکران و پژوهشگران این عرصه بوده است.
درخصوص پیشینۀ پژوهشهایی که در زمینۀ بازنمودهای زبانی و نگرشهای اجتماعی انجام شده باید گفت هرچند در ایران کارهای چندانی درخصوص نگرشهای اجتماعی و تأثیر و تأثر متقابل آنها با مسائل زبانشناختی انجام نشده و این حوزه تقریباً نو محسوب میشود (چنانکه بهنظر میرسد پایاننامۀ نظری (1397) از معدود آثاری است که بهطور مفصل و میدانی به موضوع تأثیر نگرشهای اجتماعی در رفتارهای زبانی پرداخته است)، اما در سطح جهانی آثار متنوعی را میتوان یافت که به پژوهش دراینخصوص پرداختهاند.
در این پژوهش از آزمون اما درحکم یک ابزار زبانشناختی برای بررسی بازنمود زبانی نگرشهای گویشوران زبان فارسی استفاده شده است.
هرچند شاید برای کاربرد چنین آزمونی به تحقیق و تجربۀ بیشتری نیاز باشد، میتوان گفت آزمون اما بهمثابۀ یک ابزار زبانی در پژوهشهای زبانشناسی اجتماعی شناختی برای جامعۀ فارسیزبان میتواند بهکار رود و این خود یکی از دستاوردهای قابلتوجه این پژوهش است.