چکیده:
قرآن کریم به عنوان آخرین کتاب آسمانی، از جنبه های گوناگونی معجزه است. گاهی این اعجاز در «معارف» قرآن است، گاهی در «مباحث علمی»، اعجاز را جستجو می کنند و زمانی آن را در «جلوه های زیباشناسی ادبی» می یابند. از آن جایی که قرآن کریم، در دوره ای نازل شد که دانش های «بلاغی و ادبی» در میان مردم عرب آن زمان، جایگاه ویژه ای را به خود اختصاص داده بود، لذا می توان ادعا کرد، اعجاز قرآن از زوایه «بلاغت» نقش بسزایی را در معرفی این کتاب آسمانی داشت. همه قرآن معجزه است، تک تک سوره ها و آیات آن، و حتّی واژگان و شیوه گزینش و چینش آنها در بین آیات، خود حکایت گرِ نوعی زیبایی در قرآن می باشد. در این نوشتار، بطور گذرا به بررسی جلوه های زیبای ادبی و بلاغی در سوره مبارکه «قمــر» پرداخته ایم، و بر این باوریم تمامِ این سوره همانند دیگر سوره های قرآن، از نوعی زیبایی ادبی بسیار شگفت، برخوردار است. تصویر کلی سوره قمر، فرجامِ «تکذیب کنندگان» را در چند مرحله به نمایش می گذارد، که در این بین آرایه های ادبی بلاغی در نقش «بازیگران» و نظم آهنگ بسیار دقیق سوره به عنوان «موسیقی متن»، نمایش هنرمندانه ای از درون مایه سوره قمر که بیشتر «انذار» و «هشدار» برای تکذیب کنندگان است را به مخاطب نشان می دهد. پیوند ادبی معناییِ سوره قمر، با سوره پیشین (نجم) و سوره پسین (الرحمن) نیز بر زیبایی این نمایش افزوده،که ما در این نوشتار به بررسی آن خواهیم پرداخت.
خلاصه ماشینی:
آرايه هايي که در اين نوشتار و در خصوص سورة قمر، مورد توجه قرار گرفته اند از اين قرار ميباشند: تشبيه ، استعاره ، کنايه ، مبالغه ، استفهام ، حذف ، تکرار، واج آرايي در بازگردان آيات قرآن به زبان فارسي از ترجمۀ آقاي دکتر مهدي فولادوند استفاده شده است .
(آلوسـي، ١٤١٥: ٨٣/١٤؛ ابـن عاشـور، ١٤٢٠: ١٨٧/٢٧) البته در کنار ترس و تعجب ، همان طور که برخي گفته انـد (عـروس الأفـراح ، بـي تـا: ٤٥٧/١) در اين استفهام ، نوعي «توبيخ » نيز وجود دارد به اين معنا که آيـه ، تکـذيب کننـدگان را توبيخ مي نمايد که چرا با اين همه آيه و نشانه که ديده ايد باز هم عبرت نمي گيريد ونشـانه هـاي الهي را تکذيب مي کنيد؟ ٥- زيباشناسي آرايۀ تکرار در سورة قمر يکي از آرايه هاي زيباي بلاغي که در اين سوره مشاهده مي شود، آرايۀ تکرار اسـت .
(همان ؛ (98/3 44 ٥-١: نمونه هايي از آرايۀ تکرار در سورة قمر ٥-١-١: تکرار کذب و ريشه هاي آن از آن جا که رويکرد اين سوره بيش تر در خصوص نمايش حال تکذيب کننـدگان آمـده ؛ لـذا براي هر قومي، فعلي از ريشۀ «کذب » را تکرار مي کند و تنها در آيۀ ٢٥ از صيغۀ مبالغه «کـذاب » استفاده مي کند و در ساير آيات «فعل » به کار مي برد.