چکیده:
اﻣﺮوزه ﺳﺎﺧﺘﺎر ﻣﺎﻟﮑﯿﺖ، ﯾﮑﯽ از ﻋﻨﺎﺻﺮ اﺛﺮﮔﺬار در اﻧﺘﺨﺎب روشﻫﺎی ﺧﻠﻖ ارزش ﺑﺮای ﺷﺮﮐﺖﻫﺎ ﻣﺤﺴﻮب ﻣﯽﺷﻮد و از ﻣﻬﻢﺗﺮﯾﻦ ﻣﺤﺮکﻫﺎی اﻓﺰاﯾﺶ ارزش در ﺷﺮﮐﺖﻫﺎ ﻣﯽﺗﻮان ﺑﻪ داراﯾﯽﻫﺎی ﻧﺎﻣﺸﻬﻮد اﺷﺎره ﮐﺮد. از آﻧﺠﺎ ﮐﻪ ﺣﺴﺎﺑﺮﺳﯽ داراﯾﯽﻫﺎی ﻧﺎﻣﺸﻬﻮد در ﻣﻘﺎﯾﺴﻪ ﺑﺎ داراﯾﯽﻫﺎی ﻣﺸﻬﻮد ﺑﺎ ﭘﯿﭽﯿﺪﮔﯽﻫﺎﯾﯽ ﻫﻤﺮاه اﺳﺖ، در اﯾﻦ ﺗﺤﻘﯿﻖ ﺑﻪ ﺑﺮرﺳﯽ ﺗﺄﺛﯿﺮ ﺳﺎﺧﺘﺎر ﻣﺎﻟﮑﯿﺖ ﺑﺮ راﺑﻄﻪ ﺑﯿﻦ داراﯾﯽﻫﺎی ﻧﺎﻣﺸﻬﻮد و ﺣﻖاﻟﺰﺣﻤﻪ ﺣﺴﺎﺑﺮس در ﺷﺮﮐﺖﻫﺎی ﭘﺬﯾﺮﻓﺘﻪ ﺷﺪه در ﺑﻮرس اوراق ﺑﻬﺎدار ﺗﻬﺮان ﻣﯽﭘﺮدازﯾﻢ. در اﯾﻦ راﺳﺘﺎ ﺑﺎ روش ﺣﺬف ﺳﯿﺴﺘﻤﺎﺗﯿﮏ، ﺗﻌﺪاد 121 ﺷﺮﮐﺖ را ﺑﺮای دوره زﻣﺎﻧﯽ 1392 ﺗﺎ 1396 اﻧﺘﺨﺎب ﮔﺮدﯾﺪ و ﺑﻪ ﻣﻨﻈﻮر ﺗﺠﺰﯾﻪ و ﺗﺤﻠﯿﻞ دادهﻫﺎ و آزﻣﻮن ﻓﺮﺿﯿﻪﻫﺎ، از روش رﮔﺮﺳﯿﻮن دادهﻫﺎی ﺗﺮﮐﯿﺒﯽ اﺳﺘﻔﺎده ﺷﺪ. ﻧﺘﺎﯾﺞ ﺑﺮرﺳﯽﻫﺎ ﻧﺸﺎن ﻣﯽدﻫﺪ ﺣﺴﺎﺑﺮﺳﺎن ﺑﻪ دﻟﯿﻞ وﺟﻮد ﺧﻄﺮات ﺑﺎﻟﻘﻮه در ﺑﺮرﺳﯽ داراﯾﯽﻫﺎی ﻧﺎﻣﺸﻬﻮد، ﺣﻖاﻟﺰﺣﻤﻪ ﺑﺎﻻﺗﺮی را ﺑﻪ ﺷﺮﮐﺖﻫﺎﺗﺤﻤﯿﻞ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ و ﻧﺴﺒﺖ ﺑﺎﻻی ارزش دﻓﺘﺮی ﺑﻪ ﺑﺎزار ﺣﻘﻮق ﺻﺎﺣﺒﺎن ﺳﻬﺎم ﻣﻮﺟﺐ ﻣﯽﺷﻮد ﺗﺎ ﺣﺴﺎﺑﺮﺳﺎن در ﺑﺮرﺳﯽ داراﯾﯽﻫﺎی ﻧﺎﻣﺸﻬﻮد ﺑﺎ ﺧﻄﺮ ارزشﮔﺬاری ﺑﯿﺶ از واﻗﻊ داراﯾﯽﻫﺎ ﻣﻮاﺟﻪ ﺷﻮﻧﺪ ﮐﻪ اﯾﻦ ﻣﻮﺿﻮع ﻧﯿﺰ ﻣﻮﺟﺐ اﻓﺰاﯾﺶ ﻋﻤﻠﯿﺎت و ﺣﻖاﻟﺰﺣﻤﻪ ﺣﺴﺎﺑﺮﺳﯽ ﻣﯽﮔﺮدد. ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﺑﺎ ﺑﺮرﺳﯽ اﺛﺮ ﺗﻌﺪﯾﻠﯽ ﻣﺎﻟﮑﯿﺖ ﻧﻬﺎدی و ﻣﺎﻟﮑﯿﺖ ﺷﺮﮐﺘﯽ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان دو ﻣﻌﯿﺎر ﺳﺎﺧﺘﺎر ﻣﺎﻟﮑﯿﺖ ﺑﺮ راﺑﻄﻪ ﺑﯿﻦ داراﯾﯽﻫﺎی ﻧﺎﻣﺸﻬﻮد و ﺣﻖاﻟﺰﺣﻤﻪ ﺣﺴﺎﺑﺮﺳﯽ، اﻧﺘﻈﺎر ﻣﯽرود ﻣﺎﻟﮑﯿﺖ ﺳﻬﺎم ﺗﻮﺳﻂ ﺳﺮﻣﺎﯾﻪﮔﺬاران ﻧﻬﺎدی و ﺷﺮﮐﺘﯽ، ﻣﻮﺟﺐ اﻓﺰاﯾﺶ آﮔﺎﻫﯽ و ﻧﻈﺎرت آﻧﻬﺎ در اﯾﻦ ﺷﺮﮐﺖﻫﺎ ﺷﺪه و در ﻧﺘﯿﺠﻪ ﻣﺸﮑﻼت ﻧﻤﺎﯾﻨﺪﮔﯽ و ﺣﻖاﻟﺰﺣﻤﻪ ﺣﺴﺎﺑﺮﺳﯽ ﮐﺎﻫﺶ ﯾﺎﺑﺪ.
خلاصه ماشینی:
ابراهیمی و همکاران (1393) در تحقیقی با بررسی تأثیر ساختار مالکیت شرکت بر حقالزحمه حسابرسی و اظهارنظر حسابرسان مستقل شرکتها طی دوره زمانی 1385 تا1390 در نمونهای شامل 69 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران به این نتیجه دست یافتند که مالکیت سرمایهگذاران نهادی با صدور اظهارنظر مشروط حسابرسی دارای رابطه منفی معناداری میباشد.
برای آزمون این فرضیه با معرفی متغیر نسبت بالای مالکیت نهادی، مدل رگرسیون حقالزحمه حسابرسی تعدیل میشود و نتایج حاصل از آن در جدول 4 نشان میدهد که بین میزان داراییهای نامشهود و حق الزحمه حسابرسی با اثر تعدیلگری نسبت بالای مالکیت نهادی، رابطه منفی معناداری با ضریب 441/1- وجود دارد و از آنجا که مقدار احتمال (یا سطح معناداری) F برابر با 000/0 بوده و این مقدار نیز کمتر از 05/0 است، فرض صفر در سطح اطمینان 95 درصد رد میشود و در نتیجه، مدل معنادار است.
نتایج حاصل از آزمون این فرضیه در جدول 5 نشان میدهد که بین میزان داراییهای نامشهود و حق الزحمه حسابرسی با اثر تعدیلگری نسبت بالای مالکیت شرکتی، رابطه منفی معناداری با ضریب 007/8 - وجود دارد و از آنجا که مقدار احتمال (یا سطح معناداری) F برابر با 000/0 بوده و این مقدار نیز کمتر از 05/0 است، فرض صفر در سطح اطمینان 95 درصد رد میشود و در نتیجه، مدل معنادار است.