چکیده:
گفتمان انقلاب اسلامی، با تأکید بر نشانههای جدید، چشماندازی روشن برای انسانهای معاصری که سرخورده از گفتمانهای موجود بودند، ترسیم کرد و روابط انسانی و بینالمللی را از زاویهای نو تحلیل نمود. مسئله این نوشتار این است که آیا گفتمان انقلاب اسلامی بر جوامعی که فاقد مشترکات فرهنگی و اجتماعی با ایران بودهاند همچون آمریکای جنوبی، نیز تأثیر داشته است؟ با مراجعه به مکتوبات، مصاحبهها و اخبار منتشرشده، شواهد متنوعی بر تأثیر گفتمان انقلاب اسلامی در سطوح مختلف در منطقه آمریکای جنوبی دیده میشود. ونزوئلا به عنوان کشوری که متأثر از این گفتمان بوده، مورد مطالعه قرار گرفت. یافتهها بیانگر این است که انقلاب اسلامی با مفصلبندی جدید مفاهیم و نشانهها، ضمن تغییر صفبندیهای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی در منطقه، رویکرد نوینی را در زیست انسانی گشوده است که نتیجه آن خودباوری، اعتمادبهنفس و استکبارستیزی در برابر زیادهخواهی گفتمانهای معاصر هژمون بوده است.
ملخص البحث: خطاب الثورة الإسلامیة، مع الترکیز علی المعالم الجدیدة، فتح أفقا مشرقا أمام الإنسان المعاصر الذی سئم وذاق الإحباط من الخطابات الموجودة، وقدم رؤیة من زاویة جدیدة للعلاقات الانسانی والدولیة. القضیة التی یهتم بها هذا البحث هی هل کان هنالک أیضا تأثیر لخطاب الثورة الإسلامیة علی المجتمعات التی لا تربطها مشترکات ثقافیة واجتماعیة مع ایران، مثل مجتمعات أمریکا الجنوبیة؟ عند العودة الی ما نشر من مدونات، ولقاءات، وأخبار، نعثر علی شواهد متنوعة علی تأثیر خطاب الثورة الإسلامیة علی مستویات مختلفة فی منطقه أمریکا الجنوبیة. وهنا تم تسلیط الضوء علی فنزویلا باعتبارها بلدا متأثرا بهذا الخطاب. یستدل من المعطیات التی توصل الیها هذا البحث علی أن الثورة الإسلامیة بما طرحته من رؤیة مفصلیة جدید للمفاهیم والمؤشرات، وفی سیاق ما أحدثته من تغییر فی الاصطفافات السیاسیة، والاقتصادیة والثقافیة فی المنطقة، قد فتحت منهجا جدیدا فی الحیاة الإنسانی، تمخضت عنه نتیجة وهی الثقة بالذات، ومقارعة الاستکبار والوقوف بوجه تمادی الخطابات الهجومیة المعاصرة.
The discourse of the Islamic Revolution, with an emphasis on new signs, drew a new outlook to contemporary people who were disillusioned of current discourses, and analyzed human being and international relations from a new angle. The question of this article follows as: does the discourse of the Islamic Revolution affected the societies lacking cultural and social commonality with Iran such as South America? Relying on the writings, interviews and published news, one will find that there is a wide variety of evidence on the impact of Islamic Revolution discourse at various levels in the South American region. Venezuela was studied as a country affected by this discourse. The findings suggest that the Islamic Revolution, with its new articulation of concepts and signs, has changed the political, economic, and cultural alignments in the region by opening up a new approach to human life that has resulted in state of self-esteem, self-belief, and being in opposition to tyranny.
خلاصه ماشینی:
با توجه به مفهوم نشانهشناسي در نظر سوسور، ميتوان چنين دريافت که چون دالها و مدلولها با توجه به فضا و پيرامون خود هويت مييابند و براساس نظمي که قواعد حاکم تبيين ميکند، تحليل ميشوند، نقش انقلاب اسلامي و بازتاب آن در منطقه را با توجه به فضاي ضدامپرياليسمي که در اين منطقه شيوع دارد و سابقه مبارزاتي که در ذهن مردم منطقه شکل گرفته است، میتوان تحليل نمود و اين را فرصتي دانست که بتوان بهترين ارتباط گفتماني و زباني را با منطقه برقرار کرد و اميد تأثير مثبت گفتمان انقلاب اسلامي را بهعنوان گفتماني با نشانههاي قابلقبول براي مردم منطقه داشت.
برايناساس، اگرچه انقلاب اسلامي با اتکاي به خدا و اراده مردم تحقق يافت و فاصله خود را با قدرتهاي هژمون حفظ کرد و انسجام دروني مردم ايران را با تکيه بر دال مرکزي يعني شريعت و اسلام فراهم ساخت و در غيريتسازي گفتماني موفق بود، اما اين غيريتسازي، رقابت گفتمانهاي رقيب را برانگيخت و از همان آغاز براي بقا و حفظ سيطره خود، در انديشه حذف گفتمان جديد بودند.
(روزنامه دنياي اقتصاد، 1/3/1395) با توجه به اينکه قابليت دسترسي و قابليت اعتبار نشانههاي گفتمان انقلاب اسلامي در ونزوئلا، با حضور در عرصههاي مختلف سياسي، اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي اين کشور تحقق مييافت، اقداماتي که از سوي دولت ونزوئلا متأثر از روابط با ايران شکل ميگرفت، بهعنوان فرصتي جهت عملياتي کردن و بوميسازي گفتمان انقلاب اسلامي در نظر گرفته ميشد.