چکیده:
یکی از مهمترین بخشهای هر فرهنگ، ادبیات عامه است که شامل ابعاد مختلفی است. در مطالعۀ پیشرو با تمرکز بر فرهنگ و ادبیات عامۀ قوم بلوچ، قصد داریم دریابیم زنان بلوچ در حماسههای این قوم عمدتاً در چه ابعادی به تصویر در آمدهاند و در اجتماع و خانواده دارای چه موقعیتی هستند. به این ترتیب، هدف اصلی پژوهش، شناسایی و تفسیر سازوکاری است که در فرهنگ و ادبیات عامۀ قوم بلوچ و بهطور اخص حماسههای این قوم درنهایت، موجد موقعیت و جایگاهی خاص در ارتباط با زنان بلوچ میشود. به همین دلیل، برای دستیابی به این منظور، از روش کیفی مردمنگاری و نیز روش اسنادی بهره بردهایم. برای تفسیر بهتر دادههای بهدست آمده نیز برخی نظریات فمنیستی همچون فمینیسم رادیکال، فمینیسم سوسیال و نیز فمینیسم لیبرال را استفادۀ انتقادی میکنیم تا از این طریق دریابیم آیا مسائلی که از بطن دادهها استخراج میشود، در چارچوبهای یادشده قابل بررسی یا به نحوی دیگر قابل تفسیر است. یافتههای حاصل از کاربست روشهای مذکور نشان میدهد که تصویری که از زنان ارائه شده است، بر برخی ابعاد و تصاویر خاص دلالت دارد، ازجمله: برهمزنندۀ صلح و روابط پایدار سران قدرت؛ قدرتمند، ثروتمند و دارای جاه و مقام؛ زیرک، باهوش و باتدبیر؛ دلیر، شجاع و ستیزهجو؛ تیماردار و تسکیندهندۀ آلام و برهمزنندۀ روابط خانوادگی با انجام قضاوتهای نادرست. درمجموع، با تمامی مضامین بهدست آمده به این نتیجه دست یافتیم که زنانی که در حماسههای بلوچی از آنها سخن گفته شده است، دارای ارزشها، موقعیتها و امتیازات بهنسبت یکسان با مردان هستند.
One of the most important sectors of each culture is folklore, which consists of different dimensions. The present study, focused on the culture and literature of the Baloch people, aims to recognize in what dimensions the Baloch women have been embodied in the Baloch epics; secondly, what position they have in the society and their family? Therefore, the main objective of this study is to identify and interpret the mechanism that in Baloch epics provides for a specific situation and status in relation to the Baloch women. To this aim, the qualitative and documentary methods of analysis were employed; in order to better interpret the obtained data, some feminist theories such as radical feminism, social feminism, and liberal feminism were used critically to find out whether the issues that are extracted from the data could be discussed through these frameworks. The results show that the images obtained imply some dimensions such as: adversative of peace and lasting relations between the powerful chiefs; power and wealth; intelligence; bravery, and militancy; a shelter against danger; and the adversative of the family relations by doing wrong judgments. In general, it was found that women who are mentioned in the Baloch epics have an equal value and status compared with men.
خلاصه ماشینی:
آيا در اين تصويرسازي صرفا يک عامل که در جايگاه قدرت برتر و تعيين کننده قرار گرفته ، دخيل است و يا اينکه خود زنان نيز در مقام کنشگران اجتماعي و تا حدودي ترسيم گر برخي درون مايه هايي هستند که در ارتباط با آن ها شکل گرفته است و بنابراين ، طي فرايندي که در آن عاملان دو سر اين طيف بر يکديگر تأثير متقابل دارند، مجموع کيفيات زنانه در حماسه هاي بلوچي تشکيل شده است .
با توجه به توضيحات ذکرشده ، پس از استخراج اصلي ترين مقولاتي که از متون حماسي مورد بررسي کسب خواهد شد، با به کارگيري انتقادي برخي نظريات فمينيستي که پيش از اين ذکر شد، قصد داريم نشان دهيم آيا پديده هايي همچون «پدرسالاري »، «اقتصاد» و يا «سرمايه داري» و نيز مضاميني چون «طبقۀ» اجتماعي زنان بلوچ و «نژاد» آن ها ـ و يا آنچه در بين مردم بومي بلوچستان با عنوان «ذات ٣» از آن ياد ميشود ـ ميتواند تعيين کنندة موقعيت و وضعيتي شود که نگاه غالب موجود دربارة آن ها را توليد و بازتوليد مي کند.
1 This article is extracted from Atiyeh Azarshab's doctoral dissertation presented in the faculty of sociology, Islamic Azad University, Tehran, under the title of "A Study of Image of Women in Baluch's Folk Literature: A Focus on Lyrics, Proverbs, Epics, and Stories".