چکیده:
انسان همواره برای زندگی نیازمند سازگاری و همگرایی با طبیعت بوده است. ارتباط دوسویه انسان و محیط طبیعی و بهره
برداری از آن» دانشهای شگرفی از جمله دانش گیاه مردمشناسی را در سرزمین ایران پدید آورد که نیازهای انسانی را
برآورده ساخته و تکنولوژی جدید را نیز به چالش کشیده است. یکی از این دانشهای متحصربهفرد دانش تولید سرمایش و
سازههای بومی در حوزه فرهنگی هلیل رود است که با بعضی مناطق همجوار به خصوص حوزه بلوچستان و هرمزگان به
دلیل ویژگیهای همسان اقلیمی و فرهنگی» مشابهتهای فراوانی دارد. حوزه فرهنگی هلیلرود در اقلیم گرم و خشک
ایران واقع شده و دارای تابستانهای طولانی است که گاه تا حدود ۸ ماه از سال را در بر میگیرد. به همین دلیل بدون
اندیشه و دانش سرمایش زندگی و اقامت در این منطقه تقریبا غیرممکن بود. در پژوهش پیش رو دانش تولید سرمایش در
حوزه فرهنگی هلیلرود به بحث گذاشته است و سازههایی چون» کاوار» آدوربنده یخیکن و بنبلوک مورد بررسی قرار
گرفتند. مصالح آدوربند بیشتر گیاهی و از درخت نخل» گز و آدور است» اما یختکن سرایی است که در استفاده از گز و آدور
با آدوربند مشترک است اما بر خلاف آدوربند برای بنای پی و دیوارههای آن از گل و خشت خام استفاده میشود. بر خلاف
این سازههاء بن بلوک بدون داشتن پی و دیواره تنها در فضای باز و برای بهره بردن از شوباد" بنا میگردد. همه این سازه
ها در جغرافیای گسترده حوزه هلیلرودء مکران و هرمزگان مورد استفاده بوده است. این سازهها با مواد اولیه طبیعی دانش
پیشتولید بسیاری از تولیدات صنعتی و معماری مدرن امروزی از جمله کولرهای آبی و سازههای سبک هستند. آزاینرو
هدف اصلی مقاله شناخت سازوکارهای ساکنان حوزه فرهنگی هلیلرود برای تولید سرمایش و بررسی سازههای معماری
سنتی در این حوزه است. پرسش اصلی این است که چه سازههایی مبتنی بر محیط و اقلیم منطقه در تولید سرمایش پدید
آمدند؟ در تحقیق پیش رو دادههای پژوهش با مشاهدهء مطالعات میدانی» مصاحبه و ابزار کتابخانهای فراهم آمده و با روش
توصیفی و تحلیلی به بحث گذاشته شدهاند. مهمترین یافته پژوهش این است که سازههایی چون کاوار» آدوربنده یختکن و
بنبلوک در وهله اول دارای کار کرد سرمایشی هستند و جهت نیاز به تولید سرمایش بنا شدهاند و مواد اولیه آنها مبتنی بر
دانش گیاه مردمشناسی در این حوزه است و بیشترین قابلیت را برای مقابله با فصل گرما دارد. در وهله دوم این سازهها
جهت نگهداری مواد غذایی و فاسدشدنی در فصل گرما به کار میرفتند
خلاصه ماشینی:
در سیستان خارخانه (با استفاده از گیاه آدور) بیشتر جهت تصفیه هوا و جلوگیری از گرد و خاک به درون منازل به کار میرود اما در حوزه هلیلرود صرفا جهت تولید سرمایش مورد استفاده قرار میگیرد.
نوع سازههای معماری که در آنها از گیاه آدور استفاده میشود نیز در دو منطقه سیستان و حوزه هلیلرود تفاوت بارزی با یکدیگر دارند.
5- واژگان و اصطلاحات آدوربند جدول 1- واژگان مربوط به سرمایش و آدوربند در حوزه فرهنگی هلیلرود(نگارنده: 1397) {مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} 5-1- آدور یکی از مهمترین موارد استفاده از این گیاه در کشاورزی بود.
یکی دیگر از موارد استفاده از آن در حوزه هلیلرود و بلوچستان، واحتمالا در مناطق دیگری از ایران، کاربرد آن در تولید سرمایش است که در چنین موردی اصطلاح آدوربند را به کار میبرند.
(رجوع شود به تصویر صفحه) شکل 9- فضای درونی کاوار و آدوربند، تصویر شاگ و بَنِشبَندی (عکاس، اسلامی: 25/02/97) آدوربند در مناطقی که وزش باد وجود داشت و حداقل آب نیز موجود بود راه حل بسیار مناسبی برای سرمایش منزل بود.
سایر بناها به فراوانی در حوزه هلیلرود یافت میشود اما سرمایش درون این سراها بیشتر با وسایل و تکنولوژی جدید تأمین میگردد و کمتر از آدوربند استفاده میکنند(آمیغی، 1397: یادداشت 2).
در مناطق همجوار هلیلرود از جمله در بلوچستان و سیستان نیز چنین سازههایی وجود داشت اما شکل و کاربری این نوع سازهها در این مناطق تفاوت بارزی با یکدیگر دارد و در هر منطقه دارای بار هویتی و اقلیمی است.