چکیده:
بحران یمن زاییده ساختارهای ناکارآمد سیاسی و عدم توزیع عادلانه قدرت و منابع در سطح اجتماعی و دخالت قدرتهای خارجی از جمله عربستان سعودی، آمریکا، روسیه، انگلیس، اسرائیل، شورای همکاری خلیج فارس، مصر، ایران و... است که در مجموع میتوان آنها را در دو سطح عوامل بحرانزای داخلی و عوامل بحرانزای خارجی، مورد شناسایی قرار داد. هدف این مقاله که با روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است، آن است که ضمن بررسی عوامل دخیل در بحران یمن، سناریوهای آینده بحران را نیز شناسایی کند. بر این اساس، سئوال اصلی مقاله، این است که «عوامل دخیل در بحران یمن از جمله روند تحولات، ریشههای بحران و بازیگران آن کدامند و راهکارهای برونرفت این کشور از بحران در آینده کدام است؟» در نتیجه کلی مقاله نیز، این نتیجه حاصل می شود که با توجه به مشکلات ساختار درونی یمن مانند قبیلهگرایی و طی نشدن روند دولت - ملتسازی در این کشور، همچنین رقابت عربستان و ایران و نیز دیگر قدرتهای منطقهای خاورمیانه و قدرتهای بزرگدر این کشور؛ ممکن است بحران یمن در یکی از چهار حالت ذیل خاتمه یابد که عبارتند از: ایجاد موازنه قوا میان گروههای درگیر و کشورهای حامی آنها، پیروزی یکی از نیروها و دولتهای حامی آن، یعنی یا دولت یمن و یا پیروزی انصارالله، دخالت شورای امنیت ملل متحد برای برقراری آتشبس موقت جهت آغاز روند مذاکرات صلح و آشتی ملی.
The Yemeni crisis is the result of inefficient political structures and the lack of a fair distribution of power and resources at the social level, and adds to this the involvement of foreign powers such as Saudi Arabia, The United States, Russia, Britain, Israel, the Persian Gulf Cooperation Council, Egypt and Islamic Republic of Iran. In general, they can be identified at two levels of internal and external crisis factors. Accordingly, the main question of the paper is that "the factors involved in the Yemeni crisis, including the process of transformation, the roots of the crisis and its actors, and what are the solutions to this crisis coming out of the future?" As a result of the whole article, it is concluded that due to the problems of the internal structure of Yemen, such as tribalism and the failure of the process of nation-state building in this country, as well as the competition between Saudi Arabia and Iran, as well as other regional powers of the Middle East and major powers in this country; The Yemeni crisis may end in one of the following four situations: Establishing a balance of power between the groups and their supporting countries, the victory of one of the forces and its supporting states, namely the Yemeni government or the victory of Ansarullah, the intervention of the UN Security Council to establish a temporary ceasefire to begin the process of peace negotiations and national reconciliation.
خلاصه ماشینی:
بر اين اسـاس ، سوال اصلي مقاله ، اين است که «عوامل دخيل در بحران يمـن ، از جملـه رونـد تحـولات ، ريشـه هـاي بحـران و بازيگران آن ، کدامند و راهکارهاي برون رفت اين کشور از بحران در آينده کدام است ؟» در نتيجه کلي مقاله نيـز، نشان ميدهد با توجه به مشکلات ساختار دروني يمن ، همچون قبيله گرايي و طي نشدن روند دولت - ملت سـازي در اين کشور، رقابت عربستان و ايران و نيز ديگر قدرت هاي منطقه اي خاورميانه و قدرت هاي بزرگ ، بحران يمن در چهار حالت خاتمه يابد که عبارتند از: ايجاد موازنه قوا ميان گروه هاي درگير و کشورهاي حامي آن ها، پيـروزي يکي از نيروها و دولت هاي حامي آن ، يعني يا دولت يمن و يا انصارالله ، و دخالت شوراي امنيت ملل متحـد بـراي برقراري آتش بس موقت جهت آغاز روند مذاکرات صلح و آشتي ملي.
بر اين اساس ، سوال اين مقاله آن است که «عوامل دخيـل در بحـران يمـن از جملـه رونـد تحولات ، ريشه هاي بحران و بازيگران آن کدامند و راهکارهاي برون رفت اين کشور از بحران در آينده کدام است ؟» فرضيه پاسخ دهنده به اين پرسش نيز بيان ميکند: «با توجـه بـه مشـکلات ساختار دروني يمن ، همچون قبيله گرايي و طي نشدن روند دولت - ملـت سـازي در ايـن کشـور، رقابت عربستان و ايران و نيز ديگر قدرت هاي منطقه اي و قدرت هاي بزرگ در منطقه خاورميانه ، بحران يمن در چهار حالت که عبارتند از ايجاد موازنه ميان گروه هاي درگير و کشورهاي حـامي، پيروزي يکي از نيروها و دولت هاي حامي آن ، يعني يا دولت يمن و يا انصارالله ، و دخالت شوراي ◊ 188 امنيت ملل متحد براي برقراري آتش بس موقت جهت آغاز روند مذاکرات صـلح و آشـتي ملـي، خاتمه يابد».