چکیده:
عصر پساداعش به معنای عبور از داعش و دورانی که در آن داعش و تفکر داعشی وجود نداشته باشد امری غیرعلمی و تا حدودی آرزومندانه است. عصر پساداعش عصری خواهد بود که در آن اصطکاک ها فشرده تر و فضای باز بسیار مستقیم تر می شود. به عبارت دیگر اکنون داعش در سوریه شکست خورده است و با کنار رفتن آن تجدید مسایل و احیای موضوعات مورد اختلاف میان معارضین سوری با اسد روبرو خواهند شد. بحران سوریه بر کشور ایران تاثیر گذاشته و چالش هایی را در روابط این دو کشور پدید آورده است. رویکرد هایی که توسط ایران در سال های اخیر در عرصه سیاست خارجی دنبال شده، ریشه در مسائل تاریخی و رفتار سیاستگزاران و انگیزه های دو کشور دارد. از طرف دیگر اتحادیه اروپایی که به نوعی در سوریه نفوذ تاریخی توسط فرانسویان داشته و هم اکنون نیز دارای روابط اقتصادی و... با این کشور است وجود دارد که هرچند از وجود دولت مرکزی دمشق به رهبری خاندان اسد ناراضی است ولی بیش از آن در پی ایجاد یک سد امنیتی شدید حول خود بر ضد نفوذ عناصر تروریستی خاورمیانه می باشد. سعی برآنست که در این مقاله به دنبال پاسخگویی به این سوال باشیم که سیاست خارجی قدرت منطقه ای چون ایران و قدرت فرامنطقه ای چون اتحادیه اروپایی در قبال سوریه پساداعش به دنبال چه اهدافی هستند و این اهداف و مسیر نیل به آن ها چه پیامدهایی را درپی خواهد داشت؟
The post-age period means going beyond ISIS and a period in which ISIS and ISIS's existence are not existential and somewhat ambitious. Its postmodern age will be an era in which frictions are more compact and open space becomes much more direct. In other words, ISIS has now failed in Syria, and as it moves away, there will be renewed issues and revival of disputed issues between the Syrian oppositionists and Assad. The Syrian crisis has affected Iran and has created challenges in relations between the two countries. The approaches followed by Iran in recent years in the field of foreign policy are rooted in the historical issues and the behavior of policymakers and the motives of the two countries. On the other hand, the European Union, which somehow had a French influence in Syria and now has economic and ... relations with this country, although dissatisfied with the existence of the central government of Damascus under the leadership of the Assad dynasty, It seeks to create a strong security blockade against the influence of the terrorist elements of the Middle East. In this article, we are trying to answer the following question: what are the foreign policies of the regional power of Iran and the transatlantic power of the European Union in relation to Syria? What are their goals? What are the consequences of these goals and the route to them?
خلاصه ماشینی:
به نظر ميرسد اتحاديه اروپا با توجه به محدوديت هاي خود در حوزه قدرت سخت افزاري فاقد توان مستقل براي مديريت بحران سوريه است ، در کنار اين نقيصه ابعاد متفاوت و پيچيده داخلي، منطقه اي و بين المللي بحران سوريه در مقايسه با قضيه ليبي، بازيگري اتحاديه اروپا در مديريت بحران سوريه را دچار خدشه جدي نموده است ، لذا اين موجوديت سياسي، اعمال نظام تحريم هاي همه جانبه را در کنار بين المللي کردن بحران سوريه و همکاري شديد با طرف هاي منطقه اي مخالف نظام سياسي سوريه از جمله اتحاديه عرب ، شوراي همکاري خليج فارس و ترکيه را به عنوان اصليترين راهبرد براي رسيدن به اهداف خود در سوريه اتخاذ کرده است و البته در کنار اين موضوعات اتحاديه اروپا در دوران پساداعش بيشتر جنبه احتياط آميز سياست هاي خود را اعمال ميکند و طي اين چهارچوب اتحاديه بيشتر در کنار روسيه از نظر آينده اسد و تحولات داخلي سوريه قرار ميگيرد تا ايالات متحده آمريکا که در اين دوران جديد بدون داعش بيشتر نيل به سوي تجزيه يکپارچگي سوريه دارد.
در بحران سوريه و دوران پساداعش سياست خارجي ايران عمدتا مبتني بر حفظ منافع استراتژيک و تحت تأثير اهميت اين کشور در معادلات سياسي امنيتي منطقه به خصوص در حوزه روابط با حزب الله و حماس و همچنين روند صلح اعراب و اسرائيل بوده که ايران در آن داراي نقش حساس و مهمي دارد.