چکیده:
جرمشناسی پسامدرن بعنوان یکی از جدیدترین نظریات جرم شناسی انتقادی ؛ بدیده جرم را عمدتا برساخته نظام سیاسی و فرهنگی حاکم بویژه تحت تاثیر گفتمانهای غالب در جامعه مطرح می کند لذا جرم بعنوان یک واقعیت عینی و خارجی وجود ندارد بلکه باید آنرا بعنوان یک بدیده ذهنی و از تولیدات حاکمیتی نگریست که در پسترهای جامعه بوجود آمده و روابط مبتنی بر قدرت از آن حمایت میکند. با توجه به پیشگفته این پژوهش ضمن برسی صورت بندی مدلهای سیاست جنایی اعم از توتالیتر، لیبرال ، توتالیتر فراگیر، نظام های آنارشیستی –خودگردان- و نظام های هنجار ساز همچون اسلام ، چین و ...... بدنبال جایگاه تفکر پست مدرن در این مدلهاست. به دیگر سخن ، نگارنده با فیش برداری های گوناگون از انواع سیاست های جنایی دنیا ، جهت گیریها و تصاویری که از مفهوم جرم و انحراف .....در این مدلها صورت بندی می شود را با تفکر پست مدرن برسی می کند. بعبارت دیگر در پی آنیم مدل نزدیک به تفکر پست مدرن شناسایی و مورد بحث قرار دهیم. برآمد مقاله به جهت باسخ های محلی، ترک خورده ، متکثر و مردمی بودن نظام های آنارشیستی و خودگردان موید قرابت و همراستایی این مدل با تفکر پست مدرن میباشد. از دگر سو مدل توتالیتر و بویژه نظامهای فراگیر بدلیل جرم انگاری سوگرایانه و جهت دار با خصیصه گزینشی و جانبدارانه تدوین قوانین وفق گفتمان غالب در جامعه در تضاد با تفکر پست مدرن میباشد.
خلاصه ماشینی:
بررسي جايگاه تفکر پست مدرن در نظام هاي بزرگ سياست جنايي دنيا با تاکيدي بر سياست جنايي سيد احمد رضوي دانشجوي مقطع دکتري حقوق کيفري و جرم شناسي ، واحد قشم ، دانشگاه آزاد اسلامي ، قشم ، ايران بهزاد رضوي فرد دانشيار گروه حقوق کيفري دانشگاه علامه طباطبايي احمد رمضاني استاديار گروه حقوق کيفري دانشگاه علم و فرهنگ چکيده جرمشناسي پسامدرن ١بعنوان يکي از جديدترين نظريات جرم شناسي انتقادي؛٢ بديـده جـرم را عمدتا برساخته نظام سياسي و فرهنگي حاکم بويژه تحت تاثير گفتمانهاي غالـب در جامعـه مطـرح مي کند لذا جرم بعنوان يک واقعيت عيني و خارجي وجود ندارد بلکه بايد آن را بعنوان يـک بديـده ذهني و از توليدات حاکميتي نگريست که در بسترهاي جامعه بوجود آمده و روابط مبتني بر قدرت از آن حمايت ميکند.
را صحه مي گذارد؟ کداميک از مدلهاي سياست جنايي به تفکر پست مدرن از منظر حقوق کيفري نزديک تر است ؟ همچنانکه در ادامه بحث خواهيم گفت در مدل آنارشيستي يا جامعوي محور سياست جنايي عمدتا يا مطلقا مدني محور است تشکل هاي غيررسمي کاملامستقل از دولت در توافقي خودجوش بين مردم هنجارهاي ضداجتماعي و عرفي را پاسخ مي دهند در واقع يک نوع خودگرداني و خودمديريتي با محوريت مردم در اين مدل وجود دارد که بر نظر مي رسد بلحاظ مردمي بودن و عدم تقويت يک قدرت حاکم ، متکثر و بومي و محلي بودن ، عدم تحکم و تحميل يک عقيده بر شهروندان جامعه مدل مورد تأييد و هم نسخ تفکر پست مدرنهاست و برعکس در مدلهاي توتاليتر فراگير که کاملا سيستم دولتي است و هرگونه رفتار فاصله گير از ارزشها و هرگونه دگرانديشي و دگرزيستي با پاسخ دولتي و 1- Niche ◊ 223 کيفري مواجه ميشود؛ رويکردي و مدلي فاصله دار و در تعارض با تفکر پست مدرن مي باشد (نجفي ابرندآبادي ، ١٣٧٠: ٥٥-٤٥).