چکیده:
در این مقاله سعی شده است با ابتنای بر بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی به این پرسش اساسی پاسخ داده شود که بهکارگیری کارگزاران کارآمد در حوزههای موضوعی مختلف با چه محدودیتهایی مواجه است و چگونه میتوان ضمن پایبندی به اصول لایتغیر گفتمانی، از طریق بازنمایی گفتمانی، محدودیتهای بهکارگیری کارگزاران کارآمد -که محور اصلی تجویزی در بیانیه گام دوم است- را کاهش داد؟ برای پاسخ به این پرسش، با استفاده از روششناسی تحلیل لایهای علّی، شاخصهای کارگزار کارآمد در چهار سطح لیتانی، زمینهای، گفتمانی و سطح استعارهها با رویکردی انتقادی مورد تحلیل و با تشریح انحرافات بههمپیوسته در لایهها، اقتضائات و ملزومات کارگشا در هر سطح برای گام دوم ترسیم شده است.
.
The basic question of This article is what kind of problems or limitations are in the face of employment the efficient agents in different subject areas based on the second step of the Islamic Revolution statement? and how can reduce these limitations and preserve the discursive principles at the same time? To answer the question, using causal layer analysis methodology, efficient agent indexes in four levels of literal, contextual, discursive and metaphorical are analyzed with critical approach and by explaining the interconnected aberrations in layers, facilitator requirements at each level are extracted for the revolution second step.
خلاصه ماشینی:
ir فصلنامه مطالعات راهبردي سال بيست ودوم شماره سوم پاييز ١٣٩٨ شماره مسلسل ٨٥ 54 فصلنامه مطالعات راهبردي، شماره ٨٥ پاييز ٩٨ مقدمه هرچند از لحاظ کمي «کارآمدي» از مفاهيم کم کاربست در گفتمان امام و رهبري اسـت و در کليـت بيانات و گفته هاي مضبوط ، ارجاعات چنداني براي آن يافـت نمـي شـود، امـا يافتـه هـاي حاصـله از پژوهش هاي پيشين و ابتناي بر نظريات مکشوف از داده هاي مرتبط و مستتر در متن گفتمان انقـلاب اسلامي، بر اهميت و اولويت مسئله «کارآمدي نظام » در ميان مسائل راهبردي کشور در گذشته ، حـال و آينده صحه مي گذارد و مهم تر آنکه از يک دهه پـيش تـاکنون «کارآمـدي و پيشـرفت » را فراتـر از مسئله راهبردي در صدر موضوعات مرجـع امنيـت ملـي در جمهـوري اسـلامي ايـران مـي نشـاند؛ به گونه اي که «ناکارآمدي و عقب ماندگي »، تهديـدي وجـودي بـراي بقـاي نظـام بـه عنـوان يکـي از مهم ترين اهداف مرجع امنيت محسوب شده است که در متن گفتمان انقلابـي، حفـظ آن از اوجـب واجبات دانسته مي شود.
فارغ از اينکه چه ارتباطي ميان اين و آن وجود دارد و اينکه آيا ورود جامعـه بـه ايـن مباحـث ريشه در سلطه گفتماني رسانه ها و جريانات معارض بر ذهن مخـاطبين داخلـي دارد يـا اينکـه ناشي از واقعيات جاري، به صورت خودبه خودي در متن گفتگو جـاي گرفتـه اسـت ؛ آنچـه بـر اهميت آن مي افزايد ورود اين مراکز به مبحث چرايي و ارائـه راهکارهـاي بـرون رفـت اسـت ؛ به گونه اي که مروري بر محتواي توليدشده يا اظهارات صاحب نظران جريانات درون گفتمـاني و افکار عمومي داخلي در مبحـث چرايـي، غالبـا بـا تبيـين هـاي پيشـيني از سـوي جريـان هـا و گفتمان هاي معارض ، هم سنخ و همسان مي شود و از آنجا که متغيرهاي مـورد تأکيـد در تبيـين چرايي، به عنوان عوامل و علل ناکارآمدي محسوب مي شود، به صورت تبعي و البتـه غيرمسـتقيم بازنمايي درون گفتماني کارآمدي جمهوري اسلامي در ...