چکیده:
در این مقاله تلاش شده است مدلی مفهومی برای سازماندهی در ناآرامیهای خیابانی ترسیم شود. مسئله این پژوهش، فقدان تعریف مشترک یا بینذهنی از سازماندهی و شاخصهای آن بوده و تلاش میشود ضمن تعریف سازماندهی و ارائه شاخصهای آن، عوامل مؤثر بر سازماندهی ناآرامی خیابانی نیز شناخته شود. در این پژوهش به دو سؤال پاسخ داده میشود. اول اینکه شاخصهای سازماندهی ناآرامی خیابانی کدامند؟ و دوم اینکه، چه عواملی بر میزان سازماندهی در ناآرامی خیابانی مؤثر هستند؟ برای پاسخ به این سوالات از نظریات چارلز تیلی و تدرابرت گر، مدل مفهومی برای سازماندهی ناآرامیها استنباط شد. همچنین، پرسشنامهای ارائه شد که به کمک آن امکان ارزیابی سازماندهی در هر حرکت جمعی وجود دارد. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که مهمترین شاخصهای سازماندهی ناآرامی خیابانی عبارتند از «وجود تقسیمکار و نقشهای تخصصی بین مخالفان»، «وجود حداقل یک خزانه عمومی از منابع عمده مانند پول، سلاح، اطلاعات یا چیز دیگری بههمراه مکانیسمی برای توزیع آنها» و «میزان تمایز سلسلهمراتبی در بین مخالفان و شکلگیری رهبری و کادر».
This paper attempts to draw a conceptual model for organizing street unrest. The problem with this study was the lack of a common or inter-subjective definition of organizing and its indicators. In fact, this study attempts to answer two questions. First, what are the indicators of organizing street unrest? And second, what factors influence the organizing of street unrest? Charles Tilly and Ted Robert Gurr's theories were used to answer these questions. A questionnaire was also provided to evaluate the organizing. In this paper, the pairwise comparison method was used to weight the organizing indicators. The most important indicators of organizing are: "There is a division of duties and specialized roles between the opposition", “There is at least one public treasury of resources such as money, weapons, information or something else with a mechanism for distributing them”, “Hierarchical distinction between opposition and leadership and follower formation”.
خلاصه ماشینی:
يافته هاي اين پژوهش نشان ميدهد که مهم ترين شاخص هاي سازماندهي ناآرامي خياباني عبارتند از «وجود تقسيم کار و نقش هاي تخصصي بين مخالفان »، «وجود حداقل يک خزانه عمومي از منابع عمده مانند پول ، سلاح ، اطلاعات يا چيز ديگري به همراه مکانيسمي براي توزيع آنها» و «ميزان تمايز سلسله مراتبي در بين مخالفان و شکل گيري رهبري و کادر».
مسئله اين پژوهش ، فقدان تعريف مشترک يا بين ذهني از سازماندهي و شاخص هاي آن بوده است و تلاش ميشود ضمن تعريف سازماندهي و ارائه شاخص هاي آن ، عوامل مؤثر بر سازماندهي ناآرامي خياباني نيز شناخته شده و به کمک آنها، مدلي مفهومي از سازماندهي ارائه شود.
باتوجه به نظرات چارلز تيلي، شاخص هاي سازماندهي در ناآراميهاي داخلي را ميتوان به صورت زير خلاصه کرد: • وجود نامي استاندارد که نزد افراد عضو و غيرعضو به يکسان شناخته شده باشد؛ • وجود نمادها، شعارها، آوازها، مدل هاي لباس استاندارد يا ديگر علائم مشخصه ؛ • وجود ساختمان ها و فضاهاي تعريف شده اي که در کنترل گروه است ؛ • وجود تقسيم کار و نقش هاي تخصصي در بين مخالفان ؛ • ميزان تمايز سلسله مراتبي در بين مخالفان (شکل گيري رهبري و کادر)Y • وجود حداقل يک خزانه عمومي از منابع عمده مثل پول ، سلاح ، اطلاعات يا چيز ديگري ؛ • وجود بستر يا سيستم ارتباطي در بين مخالفان ؛ • وجود يک سيستم نظارتي در بين مخالفان ؛ • شکل بسيج (تدافعي ، تهاجمي ، تدارکي ).