چکیده:
کانت بر اساس فلسفه نقادی خود و با تکیه بر عقل عملی، به نظامی اخلاقی دست یازید که فلسفه اخلاق او را از جهاتی از دیگر فلسفههای اخلاق متمایز میگرداند. تکیه بر عقل عملی و نادیده گرفتن عقل نظری، وظیفهگرایی، صورتگرایی، اطلاقگرایی، تفکیک میان سعادت و کمال، تاکید بر حسن فاعلی، تقدم اخلاق بر دین، برخی از و یژگیهای اخلاق کانتی است. استاد شهید مطهری ضمن تبیین و تحلیل دقیق فلسفه اخلاق کانت، با استفاده از نظام اخلاقی اسلام، به بررسی و نقد آن پرداخته است. ما در این مقاله ابتدا مختصری از اصول و مسائل محوری فلسفه اخلاق کانت را تبیین کرده و سپس از منظر شهید مطهری آن را بررسی و نقد میکنیم.
Kant according to his philosophy of critique and relying on
practical reason, achieved a moral order that distinguishes his
philosophy of ethics from some other philosophy of ethics.
Relying on practical reason and ignoring theoretical reason,
deontologism, formalism, absolutism, separation between
happiness and perfection, good agent, the priority of morality to
religion are some features of Kantian ethics. Professor martyr
Motahhari while accurate explaining and analyzing of Kant's
ethics philosophy and using the moral system of Islam, has been
reviewed and criticized it. At first we will explain a brief
principles and basic issues of Kant's ethics in this article and then
we will review it from the perspective of martyr Motahhari.
خلاصه ماشینی:
(کانت، 1369: 13-14) همچنين فلسفه اخلاق او بهترين نمونه اخلاق صورتگرا (Formalist) و وظیفهگرایی قاعدهنگر (rule-deontologism) است؛ يعني داراي معيارهاي صوري است كه با قواعد كلّي مطابقت دارد و بر اهميت انگيزهها، عمل كردن بر طبق اصول، و پايبندي به قواعد كلي رفتار تأكيد ميورزد بدون آن که محتوای قواعد و قوانین اخلاقی تغییری در صورت آنها ایجاد کند.
(مطهری، 1382: 208) در عین حال، نقدهای عالمانه و دقیقی بر اخلاق کانت وارد کرده است: نفي غايتگرايي و مصلحتانديشي وجدان مبدأ و سرچشمه همه قوانين اخلاقي است که به نظر کانت در درون انسانها قرار دارد.
به هر حال، فاعل اخلاقي که براساس و ظيفه عمل ميکند، آيا انگیزه و تمايلی به انجام عمل از روي و ظيفه و تکليف را دارد يا نه؟ اگر بگوييد نه، که اشتباه است؛ چون ممکن نيست انسان فعلي را بدون ميل و خواست اوليه انجام دهد، حتي اگر اين تمايل، احساس و ظيفه و تکليف باشد.
(مطهری، 1382: 2/212) اطلاقگرايي محض پشتوانه اخلاق کانتي، احکام کلی و پیشینی عقل عملي است و از اين جهت داراي قوانين اخلاقي مطلق است؛ قوانینی که همواره ثابت و کلی است و به هيچوجه و تحت هيچ شرايطي حکم آن تغيير نميکند.
»(مطهری، 1382: 2/212-213) شهید مطهری بر این باورند عملي که داراي ارزش ذاتي است و از حسن فعلي برخوردار است، چهبسا ارزش اخلاقي بيشتري داشته باشد نسبت به حُسن فاعلی یا عمل از روي و ظيفه و مطابق تکليف که کانت میگوید؛ زيرا طبق تحلیل و ظيفهگرايانه کانت، آزادي از فاعل سلب ميشود و فعل از روي اختيار کامل انجام نميگيرد.