چکیده:
این مقاله در صدد است تا به شرح تفسیر هایدگر از منطق استعلایی کانت بپردازد.برخلاف غالب تفسیرهای رایج،از نظر هایدگر منطق استعلایی کانت را بههیچوجه نمیتوان«منطق»،در معنای رایج و متداول لفظ،یعنی پژوهش در باب فاهممه و اصول و قواعد صوری تفکر دانست.بلکه این بخش از کتاب نقد عقل محض کانت،یعنی منطق استعلایی،را بیشتر باید نوعی وجودشناسی و پژوهشی در ساختارهای وجود(اگزیستانسیل)و وجودشناختی آدمی،به اعتبار امکان مواجهه با وجود اشیاء یا،به تعبیر سادهتر،کوششی در جهت گذار از سوبژکتیویسم دکارتی و اثبات امکان استعلاء دانست.
خلاصه ماشینی:
3-مفاهیم محض فاهمه بهاعتقاد کانت اگر قرار است معرفتی محض،یعنی معرفتی تألیفی و ماتقدم-یا معرفتی وجودشناختی براسااس تفسیر هایدگر-وجود داشته باشد که بدون رجوع به تجربه،درک و دریافت پیشینی از سرشت وجودء موجود را برای ما فراهم سازد،این معرفت باید شهود محضی باشد که به واسطه مفاهیم محض تعین مییابد.
این اصل اساسی در تفکر هایدگر،که مطابق با تفسیر وی اصلی کانتی نیز هست، در بحث از ماهیت مفهوم دوباره تکرار میشود،بهاینمعنا که خصوصیتی که در یک مفهوم قابل صدق بر کثیرین است،حاصل عمل خود فاهمه نیست بلکه در خود امور جزیی مورد شهود واقع شده وصفیوجود (1)-عبارات داخل کروشهها،بهمنظور روشنتر شدن مطلب،توسط نگارنده به متن هایدگر افزوده شده است.
بهبیان دیگر،پرسش هایدگر از کانت این است:جدول احکام وی دارای چه وصفی هستند، وصفی وجودشناختی یا وصفی منطقی و معرفتشناختی؟به تعبیر دیگر،آیا مفاهیم محض فاهمه تعیناتی از وجود اشیاء هستند یا صرفا کارکردهای منطقی فاهمه میباشند؟مطابق با تفسیر هایدگر، خود کانت در تعیین ماهیت جدول احکام خویش مردد و در نوسان است.
مطابق با تفسیر هایدگر،مشکل اساسی کانت ر پژوهش خویش درباره مفاهیم محض فاهمه این است که وی عناصر معرفت محض،یعنی شهود محض و فاهمه محض،را جداگانه مورد بررسی قرار میدهد(هایدگر،2691:06-95).
به اعتقاد هایدگر،«کانت صرفا جدول مفاهیم محض فاهمه را در کنار جدول احکام قرار میدهد، در صورتیکه میان آندو هنوز چیز دیگری باید وجود داشته باشد،چیزی که از اهمیتی اساسی و تعیینکننده برخوردار است و جدول احکام،و به همان نحو جدول مقولات،باید براساس آن فهم شوند»(هایدگر،7991:871-971).