چکیده:
خلأ دینورزی موحِّدان و فقدان حضور همهجانبه دین در عرصه اجتماعی از حیات، مسئلهای است که از دیرباز ذهن بسیاری از نخبگان فکری و دلسوزان اجتماعی مسلمان را به خود مشغول کرده، و هر کدام سعی نمودهاند، با ارائه نظریهای نوین، به گونهای چرائی این مسئله را مورد کندوکاو فکری قرار دهند. با این وجود به نظر میرسد یکی از اندیشههایی که میتواند به این مشکلات پایان داده، موجبات تکامل معرفتی موحِّدان و تعالی معنوی آنان در ساحت اجتماعی از حیات را فراهم نماید، اندیشه بنیادین توحیداجتماعی به معنای یگانهپرستی در عرصه حیات و زیست اجتماعی است. براین اساس در این پژوهش تلاش نمودهایم با روشی تحلیلی، نخست با ایضاح مفهومی حیات اجتماعی، یگانهپرستی در مجموع ارتباطات اجتماعی و ایجاد و عضویت در نهادهای اجتماعی را به عنوان دو مؤلفه اساسی توحید اجتماعی شمارش نماییم؛ و در ادامه با توسعه مفهومی توحید عبادی، اطاعت از قوانین فقهی ـ حقوقی و اخلاقی خداوند و نیز اخلاص در عمل و انجام تمامی افعال و رفتارها برای رضای او جلجلاله در ساحت اجتماعی از حیات را، ذیل مفهوم توحید اجتماعی مطرح نموده، آن را به عنوان نصابی جدید در هندسه معرفتی توحیدی، و بستری برای تعالی معنوی موحِّدان معرفی نماییم.
خلاصه ماشینی:
مقدمه با وجود آموزههای فراوان اجتماعی در منابع معرفتی اسلام، و سلوک عملی رسول مکرم9 و پیشوایان دین 3و اساساً بستر مناسب رفتارهای اجتماعی برای تعالی معنوی شخص مسلمان، پرسشی که ممکن است مطرح شود این است که چرا مسلمانان آنگونه که به انجام دستورات خداوند در بُعد فردی و شخصی زندگی اهتمام دارند، در ساحت اجتماعی از حیات، کمتر به این آموزهها توجه کرده و زندگی خود را بر مدار و محور توحید تنظیم نمیکنند؟ به نظر میرسد یکی از مهمترین دلایل این مسئله، احساس آزادی انسان مسلمان در این ساحت حیات خود، از آسمان و آسمانیان است؛ از اینرو اقدام عاجل و آجلی که میتوان انجام داد این است که با نظریهپردازی و گفتمانسازی حول محور اساسیترین رکن ایمان موحدان یعنی توحید، در کنار توحید ذاتی، صفاتی، توحید در خالقیت، مالکیت، ربوبیت تکوینی و تشریعی و غیره نصاب توحید را توحید عبادی صِرف قرار نداده، با تأمل در حقیقت انسان و ابعاد حیات او به عنوان عامل عمل، دینداری و دینورزی و به طور کلی عبودیت شخص موحد را به تمام عرصههای حیات انسانی گسترش دهیم.
نویسندۀ این پژوهش و به طور کلی اندیشمندانی که از توحید اجتماعی سخن به میان آوردهاند، آن را به عنوان یکی از مراتب و جلوههای توحید، ذیل مباحث توحیدی مطرح کردهاند، حال آنکه فهم نخست ارائه شده یعنی پرستش جمعی و گروهی در مقابل عبادت فردی نه اندیشهای کلامی بلکه مسئلهای فقهی و بیانکنندۀ مصادیق و چگونگی پرستش میباشد که تفصیل آن را باید در متون دینی اعم از قرآن و سنت و نزد فقیهان و محدثان مسلمان جستجو نمود؛ 3.