چکیده:
اهمیت تربیت بدنی و ورزش که لازمه سلامتی و تندرستی در جامعه امروزی میباشد بر هیچ کس پوشیده
نیست، به گونه ای که حتی با غرور ملی نیز پیوند خورده است ، اما باید دانست که ورزش جدای از خطرات
و آسیب ها نمی باشد و ممکن است یکی از ورزشکاران بر روی دیگری مرتکب خطایی گردد. قانونگذار
نیز این خطرات و آسیب ها را از چشم دور ندانسته و آنها را مدنظر داشته است بنابراین شناسایی مسئول
آسیبها در یک حادثه ورزشی با دشواری های متعددی روبرو است که میتوان آنها را ناشی از شناسایی
نشدن مبنای مسئولیت ورزشکاران در خصوص این حوادث دانست. برای یافتن این مبنا نخست باید قلمرو
موضوعی (تعریف حادثة ورزشی) و مفهومی تقصیر (قواعد حاکم بر آن) را بشناسیم و سپس بیان
ویژگی های یک فعالیت ورزشی ضروری خواهد بود. این ویژگی ها که به طور کلی می توان آنها را در دو
عنوان «دکترین خطرهای ذاتی» و «دکترین (نظریه) پذیرش خطر» خلاصه کرد، بیشترین نقش را در
شناسایی مبنای مسئولیت در حوادث ورزشی دارد. بنابراین با بررسی و تحلیل حقوق موضوعة ایران، بر این
باورند که مبنای مسئولیت مدنی ورزشکاران در حقوق ایران، مسئولیت مدنی ورزشکاران در مقابل
یکدیگر مبتنی بر نظریة تقصیر قابلیت استناددارد.
خلاصه ماشینی:
بررسي مسئوليت مدني ورزشکاران در نظام حقوقي ايران و انگلستان ، به عنوان قشر تاثير گذار در امر ورزش پرداخته شده است و هدف از آن آشنايي اين قشر با وظايف و مسئوليت ها در انجام امور ورزشي و مسائل مرتبط با آن است ؛ چرا که آگاهي از آن ميتواند نقش مهمي در کاهش صدمات جسمي و روحي و عواقب جبران ناپذير آن داشته باشد.
(آقايي نيا، ١٣٩٢، ٧٩) که طبق اين مثال و تعريف فوق به عبارت ديگر ميتوان گفت : تقصير انجام کاري که شخص عادي و محتاط در شرايط مشابه بدان مبادرت نميورزد و يا قصور در انجام عملي که يک فرد معمول وبا احتياط اوضاع و احوال همانند بدان ميپردازد (باريکلو، ١٣٩٣، ٦٥) بنابراين بررسي تمامي عوامل محتمل ، در راستاي اثبات وجود تقصير در ورزش ها الزامي است واثبات تقصير عهده خواهان است و وجود سبب و اصلي يا رابطه سبيت ميان فعل و ترک فعل خوانده با صدمه وارده و خسارات ناشي از آن قصور، الزامي است .
پس ابتدا بايد وظايف را تعيين کرد و سپس در پي اين بود که چه کارهايي نقض اين وظايف تلقي ميشود (والترتي، ١٣٨٨، ٤١) در دعاوي مسئوليت مدني در باب ورزش ها، تقصير، پايه اکثر دعاوي براي جبران خسارات است تقصير يا خطا را به طور کلي ميتوان چنين تعريف کرد: رفتاري پايينتر از سطح معيارهاي رفتار يک انسان متعارف .