چکیده:
در این جستار، ترجمه عربی ابراهیم الدسوقی شتا از کتاب دیوان شمس براساس هفت مورد از عوامل تحریف متن از دیدگاه برمن بررسی میشود که عبارت است: عقلاییسازی، واضحسازی، اطناب کلام، آراستهسازی، تخریب سامانه زبانی، غنازدایی کیفی و غنازدایی کمّی. یافتههای پژوهش نشان میدهد علت اصلی انحراف ترجمه عربی دیوان شمس از متن اصلی، ناآشنایی مترجم به زبان فارسی، تمایزات مربوط به ساختار دستوری و همچنین عدم تطابق کامل دامنه اطلاق واژهها در دو زبان عربی و فارسی است که طبیعتا ناشی از اختلاف فرهنگ، تمدن، عادات و رسوم دو قومی است که به این دو زبان سخن میگویند.
The translation of Molana's books as a one of the greatest literary works of Persian literature is considerable with the modern theories of translation's skills, structurally and contently. Antoine Berman with his theory "Endances eformantes" (deconstruction tendencies), emphasized on the importance of the others and underscored the main text and he believed that the translators must be respect the first text and be faithful toward it. In this paper, we examine the Arabic translation of Diwan Shams by Ibrahim Al- Dosooghi Shatta, with using the seven parameters of Berman's theory: Rationalization, Clarification, Ennoblement, Glorification, and the Destruction of underlying Networks of Signification, Quantitative and Qualitative impoverishment. The conclusion shows that the main reasons of deviation in Arabic translation from Diwan Shams of Molana belongs to: translator's lack of acquaintance to Persian language, the grammatical and lexical differences between Arabic and Persian and naturally it is resulting from the unconformity of culture, civilization, and tradition of these two nations.
خلاصه ماشینی:
ارزيابي کيفي ترجمه عربي اشعار مولانا براساس نظريه آنتوان برمن (مطالعه موردي: کتاب مختارات من ديوان شمس الدين تبريزي اثر ابراهيم الدسوقي شتا) * دکتر علي افضلي استاديار گروه زبان و ادب عربي، دانشگاه تهران مرضيه داتوبر** چکيده در اين جستار، ترجمه عربي ابراهيم الدسوقي شتا از کتاب ديوان شمس براساس هفت مورد از ٩ عوامل تحريف متن از ديدگاه برمن بررسي ميشود که عبارت است : عقلاييسازي، واضح سازي، اطناب کلام ، آراسته سازي، تخريب سامانه زباني، غنازدايي کيفي و غنازدايي کمي.
يافته هاي پژوهش نشان ميدهد علت اصلي انحراف ترجمه عربي ديوان شمس از متن اصلي، ناآشنايي مترجم به زبان فارسي، تمايزات مربوط به ساختار دستوري و هم چنين عدم تطابق کامل دامنه اطلاق واژه ها در دو زبان عربي و فارسي است که طبيعتا ناشي از اختلاف فرهنگ ، تمدن ، عادات و رسوم دو قومي است که به اين دو زبان سخن ميگويند.
! ( همان ، ج ٢: ٨) عقلاييسازي کلام از جمله بايسته هاي اصلي مترجمي است که ميخواهد متن عربي را به فارسي و برعکس برگرداند؛ زيرا ساختارهاي نحوي اين دو زبان با هم تفاوت بسياري دارد؛ پس تغييرات اجباري که مترجم در فرايند ترجمه بين دو زبان انجام ميدهد، پذيرفتني است ؛ اما گاهي ممکن است مترجم تغييراتي به وجود بياورد که به لحاظ ساختار طبيعي زبان ، ضرورت نداشته باشد (ر.